خاور و باختر
در
باختر
زمین
باختر
زمین
انسانها
تنهایند
سگ ها
و
گربه ها
و
گربه ها
دوستان
انسانند
و
انسانها
گریزان
از
یکدیگر
یکدیگر
روزگار
شگفتی ست
دلبرا
نه
سگ
سگ
نه
گربه
گربه
و
نه
انسان
انسان
اینجا
گرسنه
روزگار
شگفتی ست
دلبرا
در
خاور
زمین
خاور
زمین
انسانها
از سپیده
دم
از سپیده
دم
تا فر و
شدن
شدن
آفتاب
دنبال
تکه
نانی
نانی
میگردند
همچو
سگ ها
و
گربه های
گرسنه
در کوچه های
تنگ
و
پیچ
در
پیچ
در
پیچ
روزگار
شگفتی ست
دلبرا
اینجا
دارائی
جدائی
و
آنجا
تهیدستی
انساندوستی
می آفریند
روز گار
شگفتی ست
دلبرا
دلبرا
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen