ایران زمین روی گنج خوابیده است برای چپاول دارائی مردم ایران اسلام همواره جنگ افزاری( اسلحه) بزرگی در دست باختری ها بویژه انگلیسیها بوده است . آگاهی و بیداری وبیزاری مردم ایران از اسلام انگلیسیها را آشفته نگران و پریشان کرده است. مرگ اسلام در ایران آغاز مرگ فرمانروائی سر گذشتی( تاریخی) باختری ها بویژه انگلیسیها خواهد بود. هرگونه نوسازی بهسازی دگرگونی در آئین واپسگرای اسلام تازیان فرجامش نگهداری( جلوگیری) اسلام از مرگ خواهد بود. اسلامی دیگر چاهی دیگر خواهد بود که فرمانروایان باختر زمین خوابش را برای مردم ستمدیده ی ما دیده اند. بیدار باشیم که با دست های خودمان ایران را گورستان سرگذشتی( تاریخی) خود نسازیم. بیاد داشته باشیم که نبرد بین سپیدی و سیاهی فرهنگ و بی فرهنگی آزادی و دریوزه گی رهائی و بندگی پیشگرائی و پسگرائی روشنائی و تاریکی ملی گرائی و اسلام گرائی میهن پرستی و تازی پرستی نبرد 1400 ساله است . بیاد بیاوریم که تازیان مسلمان به فرمان عمر علی حسن حسین و...ایران زمین را باخاک یکسان کردند و از کشته ها پشته ها ساختند مردان ایران زمین را به گناه پدافنداز میهن خود یکی پس از دیگری سربریدند به دختران و زنان ایرانی برابر تازی نامه ی تازیان (قرآن عربها) سوره نسا آیه ی 24 دست درازی( تجاوز )کردند کودکان ایرانی را به بردگی بردند نوشته های پارسی را سوزاندند وسالیان سال به ایرانیان ستم کردند هر بانگ آزادی خواهی را با گردن زدن پاسخ می دادند. بیاد بیاوریم که در شبانه های سرد و سیاه خاموشی بانگ بابک ها راکه امروز افشین در پیکر سروش حلاج دیگری (ایران) را بر دار می برد. براندیشمندان خردورزان خردگرایان فرزانگان و فرهیختگان ایران زمین است که بیدار باشند وبا خامه ی( قلم) توانای خود تازی پرستی بسان سروش را بی آبرو سازند که با آهنگ باختری ها بویژه انگلیسیها ترانه ی اسلامی دیگر می خواند .هر گونه ساده انگاری هر گونه کوته اندیشی هرگونه ژرف نیاندیشی هرگونه آسان نگری نه تنها آب به آسیاب دشمن خواهد ریخت بلکه ازمرگ اسلام تازیان پیشگیری (جلوگیری) خواهد کرد .امروز سرگذشت( تاریخ )پیشکش (هدیه ائی )بزرگی به ما ایرانیها ارزانی داشته است و آنهم آغازمرگ ونابودی اسلام است. باختری ها بویژه انگلیسیها در بدر دنبال چاره ائی بودند که اینبار ما با بی خردی با نادانی خودمان بنام مردم پرچم دروغین مردم را در دست سروش برفراز اندیشه های بیگانگان بویژه انگلیسیها می سپاریم که سرگذشت (تاریخ) اینبار به ما ریشخند خواهد زد که چرا ما سروش را جایگزین خمینی کرده ا یم ؟. به گفته ی پیروز پارسی (فردوسی) بزرگوار و رودکی فرزانه
به یزدان که ما گر خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم
به یزدان که ما گر خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم
هر که ناموخت از گذشت روزگار
نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
با سپاس و درود بیشمار
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen