Donnerstag, 30. April 2009

Allah ! Pigs do not love you / Allah ! Schweine lieben Dich auch nicht / الله : خوک ها هم تو را دوست ندارند

Allah !
Pigs do not love you
Allah !
Schweine lieben Dich auch nicht
الله : خوک ها هم تو را دوست ندارند
خوک ها بسانِ اسلام و مُسلمانان 
مردم آزار و سَربُر نیستند
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
حافظ
مُسلمانانِ تازی و تازی پرستانِ مُسلمانِ پیورز به این جانورِ بسیار مِهربان؛زبان بسته؛بیچاره و بی گناه که تنها خوک نام دارد و هیچ گناهی نکرده است؛به جز اینکه با همه بدی ها و خوبی هایش بسانِ همه جانداران؛آفریده(!) اللهِ نژاد پرستِ مُسلمانانِ تازی و تازی پرستانِ مُسلمان می‌ باشد؛گیریم که بزرگترین بُتِ تازیان یَنی=یانی اللهِ مُسلمانانِ تازی و تازی پرستانِ مُسلمانِ پیورز آفریننده(!) جهان و آفریننده(!) جانوران و آدمیان باشد.مُسلمانانِ تازی و تازی پرستانِ مُسلمانِ پیورز که این همه برچسب‌های ناچسب‌ را به این جانور زبان بسته؛بیچاره و بی گناه می زنند؛بدون اینکه اندکی آگاهی از این جانور با‌ارزش داشته باشند و بدون آنکه اندکی خِردِ نداشته خویش رابکار بَبَرند که خوک ها شکم میلیاردها انسانِ گُرسنه را در سراسر جهان سیر می‌ سازند و انسولین خوکی از همین خوکی بدست می‌ آید که مُسلمانانِ تازی و تازی پرستانِ مُسلمانِ پیورز از تُندی پُرخوری به بیماری کند -قند- دُچار می‌ گردند و نیاز به انسولینِ خوکی الله ناباوران -کافران- دارند که مُسلمانانِ تازی و تازی پرستانِ مُسلمانِ پیورز از شنیدنِ نام خوک چندش شان می شود.افزون بر آن خوک ها بسانِ مُسلمانانِ سد در سد باورمندِ تازی و تازی پرستانِ مُسلمانِ پیورز سَربُر؛دست بُر؛پابُر؛زبان بُر؛خون ریز و دست درازگر به زنان و دخترانِ مردم نیستند و نمی باشند.چکامه پارسی پائین چهره راستینِ اللهِ نژاد پرست و اسلام مُسلمانان جانور ستیز و جانور آزار را نشان میدهد
الله خوک ها هم
تو را دوست ندارند
الله
این چه بازی
کودکانه ایست
                       که با خوکان می‌ کنی ؟                       
خوکانِ بیگناه را
در جهان
رسوای کسان
و
ناکسان می‌ کنی ؟ 
سد گِله و ناله
و
داد خواهی
از گفتار تو دارند
 خوکان 
سد سینه سخن
و
کینه دیرینه
از کردار تو دارند
 خوکان 
Poet Dichter چکامه سرا
Nima نیما
چکامه ها و نوشته های دیگر نیما آریان را می توانید در تارنمای بالاترین بخوانید

The true face of true Islam in the Islamic Republic of Iran / Das wahre Gesicht des wahren Islams in der Islamischen Republik Iran / چهره راستینِ اسلام راستین در فرمانروائی اسلامی ایران

The true face of true Islam
 in the Islamic Republic of Iran.
Das wahre Gesicht des wahren Islams
 in der Islamischen Republik Iran.
چهره راستینِ اسلام راستین در فرمانروائی اسلامی ایران
















Dienstag, 28. April 2009

واژه ها را باید شست

واژه ها را باید شست
http://tbn0.google.com/images?q=tbn:uANMl4Rfk5XiXM:http://www.abfakashan.com/MASHAHIR/sepehri01.jpg

سهراب سپهری
پسری سنگ
به ديوار
دبستان ميزد
کودکی
هسته 
زردآلو را
روی سجاده 
بيرنگ پدر 
تف ميکرد
****
چشمها را
بايد شست
جور ديگر
بايد ديد
واژه ها را
بايد شست
واژه بايد
خود باد 
واژه بايد 
خود باران
باشد
سهراب سپهری

Samstag, 25. April 2009

Women / Frauen / زنان

Women
Frauen
زنان

 Islam is enemy number one of each culture and civilization
ِDer Islam ist der Feind Nummer eins jeder Kultur und Zivilisation besonders der Feind Nummer eins der Frauen
اسلام دشمن شماره یک هر فرهنگ و
به اندیشی می باشد بویژه اسلام دشمن شماره یک زنان می باشد
How can a woman in lake swim Islamic?
Wie kann eine Frau in See islamisch
schwimmen ?

چگونه یک زن می تواند در دریا اسلامی شنا بکند ؟
http://www.zwischenruf.at/islamkritik/wp/wp-content/uploads/2009/02/burkabad.jpg
Persian women before the assault of the Arab Moslemen in Persia and Barbarei of the Islam and Moslemem

Persische Frauen vor dem Überfall
 der arabischen Moslems in Persien und 
Barbarei des Islams und der Moslems

زنان ایرانی پیش از تازش تازیان مسلمان به ایران و بربریت اسلام و مسلمانان
http://moshircity.persiangig.com/image/ZAR.bmp
http://www.shakibagallery.com/gallery1/big/gallery-a-(7).jpg
http://i1.tinypic.com/6l1p0jo.jpg
http://i42.tinypic.com/nlcuqa.jpg
http://www.aftab.ir/lifestyle/images/b210db70ac292673d153a3841393e864.jpg
http://www.ariarman.com/images/IRANIAN-GIRLS.jpg

Donnerstag, 23. April 2009

میهن پرست پیروز پارسی( فردوسی) بزرگوار و بیگانه پرست مرتضی مطهری

میهن پرست پیروز پارسی( فردوسی) بزرگوار
 و بیگانه پرست مرتضی مطهری
http://i29.tinypic.com/2vuy4jt.jpg
سپهبد سخن پیروز پارسی بزرگوار

مرتضی مطهری عرب پرست

به ایران چو گردد عرب چیره دست
شود بی بها مرد یزدان پرست
 پیروز پارسی بزرگوار

مرتضی مطهری تازی پرست بی آزرم در باره سپهبد سخن پیروز پارسی (فردوسی) بزرگوار می گوید

فردوسی با شاهنامه افسانه‌ای‌ خود كه‌ كتاب‌ شعر(يعنی‌ تخيّلات‌ و پندارهای شاعرانه‌) است‌ خواست‌ باطلی‌ را در مقابل‌ قرآن‌ عَلم‌ كند؛ و موهومی را در برابر يقين‌ بر سر پا دارد. خداوند(بخوان الله) وی‌ را به‌ جزای‌ خودش‌ در دنيا رسانيد، و از عاقبتش‌ در آخرت‌ خبر نداريم

"

همانا که آمد شما را خبر

که ما را چه آمد ز اختر به سر

ازین مار خوار اهرمن چهرگان

ز دانایی و شرم بی بهرگان

نه گنج و نه نام و نه تخت و نژاد

همی​ داد خواهند گیتی بباد

بسی گنج و گوهر پراگنده شد

بسی سر به خاک اندر آگنده شد

چنین گشت پرگار چرخ بلند

که آید بدین پادشاهی گزند

ازین زاغ ساران بی​آب و رنگ

نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ

که نوشین روان دیده بود این به خواب

کزین تخت به پراگند رنگ و آب

چنان دید کز تازیان سد هزار

هیونان مست و گسسته مهار

گذر یافتندی با روند رود

نماندی برین بوم بر تار و پود

به ایران و بابل نه کشت و درود

به چرخ زحل برشدی تیره دود

هم آتش به مردی به آتشکده

شدی تیره نوروز و جشن سده

از ایوان شاه جهان کنگره

فتادی به میدان او یکسره

کنون خواب راپاسخ آمد پدید

ز ما بخت گردن بخواهد کشید

شود خوار هرکس که هست ارجمند

فرومایه را بخت گردد بلند

پراگنده گردد بدی در جهان

گزند آشکارا و خوبی نهان

بهر کشوری در ستمگاره​یی

پدید آید و زشت پتیاره​یی

نشان شب تیره آمد پدید

همی روشنایی بخواهد پرید


پیروز پارسی( فردوسی) بزرگوار

Montag, 13. April 2009

در سوگ یک خردگرای بزرگ

در سوگ یک خردگرای بزرگ
بعد از وفات تربت ما در زمين مجوی
در سينه های مردم عارف مزار ماست

حافظ

https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhVeaKicJa346nMmviY2fDIqsksy6TDtIMz6CmDDI9sofV22mq81qtLlBKTjKSJhoCwyIandR_mbgmFVoGFcRFwTVZjeF4RSLLoUgFGrCOGYShgZ9mTmJuXCSvq8l1eJtJ9PrxaINSp8Pbc/s400/Reza+Fazeli.jpg
که گفت که آن زنده ی جاوید بمرد
که گفت که آفتاب امید بمرد
آن دشمن خورشید برآمد بر بام
دو چشم ببست و گفت خورشید بمرد
انوشیروان جلال الدین مولوی
فرتور بالا نیازی به نام گذاری نیست و نمی باشد کمتر کسی است که با این چهره کم مانند ایران زمین آشنائی نداشته باشد مردی که از جهان هنرپیشگی برخاسته بود و آنچنان با فرهنگ آئین و به اندیشی(تمدن) 9000 هزار ساله میهن خود ایران آشنا بوده است که انگیزه شگفت زدگی بیشمارانی را فراهم ساخته بود مرد میهن دوست میهن پرست که تا روزهای پایانی زندگی خود دست از کار و گسترش ی خرد و خردگرائی نکشیده بود وهمواره او با دو بیماری بزرگ و سخت یک جا پیکار می کرد از یک سوی با بیماری سخت خود و از سوی دیگر با بیماری اسلام و اسلام زدگی پیکار می کرد وهیچگاه دوست نمی داشت که گاهِ ارزشمند خود را بیهوده بگذراند روزی اورا پیش دوربین  نمایشی اندوهگین و گریان دیدم گریه هایش برای درد و رنج و تهیدستی کودکان و هم میهنانش بوده است که در کشور دارای ایران زمین مردم اش در گرسنگی تهیدستی و پیکر فروشی دست و پا می زنند مرد ی که در درازای سی 30 سال دست از پیکار با تازی پرستان  اهریمن مسلمان زشت خوی نکشیده بود و براستی درد و بیماری کشور خود ایران را به درستی شناخته بود که تنها خرد و گسترش ی خرد گرائی درد بی درمان سرزمین ی بیمار و اسلام زده  ایران می باشد و هم از این روی بوده است که دشمنانش آخوند های راستین مسلمان  باورمند که همواره خواستار نابودی و کشتن او بودند که به جای او ناخواسته پسرش بیژن را در انگلستان/ لندن کشتند او خودش به ارزش  کار بزرگی را که آغاز کرده بود آگاه بود و به درستی می شناخت و خود همواره بر این باور بود که :
"

من می روم اما کار من همواره جاودان خواهد ماند
"

اگر چه او خود هر چه زودترخواستار و دوستدار آزادی و رهائی ایران زمین بوده است و خود هم می دانست که شاید روزی آزادی و رهائی ایران زمین را نبیند این چیزها برایش ارزش آن چنانی نداشته است چرا که او با پدیده ی خرد و خردگرائی سر و کار داشته است که اگر روزی مردم ایران بدانند که بی چرا زندگان نباشند و بدانند که چه کاری می کنند و برای چی این کار را می کنند آن روز او پاداش ی کارهای کرده  خود را دریافت کرده است و این همان چیزی بوده است که او سالیان  درازی از زندگی پر بار خود را برای این کار گذاشته بود. بیماری سخت او شادمانی دشمنانش را هم فراهم ساخته بود تا جائی که کسی  به نام ی اَفشاتَره در تارنمای مانی بهروز اینگونه نوشته بود که :

"

مطمئن باشید این دفعه جان سالم بدر نمی بره
"
سعدی شیرین سخن که سده های پیش پاسخ  این بی مهری های کدبان  افشاتره را داده است که در آروزی مرگ هم میهن خود و یک آدم  خردورز و خردگرای بزرگ می نشیند تا به پایکوبی بپردازد به گفته سعدی
بردر گور جنازه دشمن چو می گذری
شادی مکن که برتو همین ماجرا رود
تازی پرستان مسلمان تا چه اندازه درمانده و بیچاره هستند که آرزوی مرگ هم میهنان خودشان را می کنند اندیشه های تازی پرستان    مسلمان تاچه اندازه بی پایه است که با بودن یک آدم به لرزه در می آید نابودی و مرگ اسلام  تازی شما تازی پرستان نه به دست کدبان  فاضلی آغاز شده است که با نبودن او آئین اهریمنی و سرشار از گنداب شما دوباره زنده شود آدم های خردگرا خردورز و انسان دوست وارونه  شما تازی پرستان مسلمان خواستار مرگ هیچ آدمی نیستند و تنها و تنها با اندیشه های نادرست پیکار می کنند. اگر چه مرگ کدبان فاضلی را از یاران خود گرفته است اما در درازای این سی 30 سال در درون و برون از کشور آوای خرد و گسترش خردگرائی او در هر گوشه ائی شنیده و همواره شنیده خواهد شد و این همان چیزی بوده است که او بهای سنگینی برایش پرداخته است و او در جان های مردگان بیشمارانی خرد خردگرائی خردورزی جوانی زندگی چگونه زیستن و چگونه زندگی کردن دمیده است و یا به زبان و واژه های ی زیبا ی مولوی
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
انوشیروان جلال الدین مولوی

Sonntag, 12. April 2009

گریه بر خواری خود کن گرسرزاریت هست 1

گریه بر خواری خود کن گرسرزاریت هست

http://www.amilimani.com/images/stories//noturgent.gif

http://www.amilimani.com/templates/JavaBean/images/image_01.jpg


http://www.amilimani.com/images/stories/zardosht.gif

http://www.amilimani.com/images/stories/no1.jpg
بر بزرگان جمت اشکی نمی ریزی ولی
در عزای
تازیانت عیش عاشوراستی
بر ابو مسلم نمی گریی که خنداندت ولی
در غم طفلان مسلم شیونت بر پاستی
صد هزاران لاله از ایران زمین شد داغ دار
تو هنوزت شیون از داغ دل لیلاستی
این همه سردارملی غوطه وردرخاک و خون
باز چشمت اشکریز اصغر و صغراستی
گریه بر خواری خود کن گرسرزاریت هست
خنده بر شادی خود کن گرت استغناستی
گریه کن بر انـقراض دولت ساسانیان
http://api.ning.com/files/fOkSeEXArPDGxwn1XeHXi07vpUbEmLJdU3zkfUxIebMQyIvRSfow-ZncKVOeK7MKQDt4GBf*WprGq6YatcYPucSNXMp1aJ*c/traenen_von_liebesschmerz.jpg
کین مذلت ها همه برخاسته ازآنجاسـتی
قرن ها سعی تو در بیگاری بیگانه رفت
برسرت بیگانه زان رو سرور و آقاستی
صادق سرمد

Freitag, 10. April 2009

Where is my grave ? / Wo ist mein Grab ? / گور من کجاست ؟

Where is my grave ?
Wo ist mein Grab ?
گور من کجاست ؟  
گور من کجاست ؟
میهنِ
سوگوار من
گور من کجاست ؟
در دلِ رودها
در دلِ دریاها
در دلِ اَبَردریاها
میهنِ خسته
لب بسته
دل شکسته
گور من کجاست ؟
در دلِ کوهسارها
در دلِ چشمه سارها
در دلِ سبزه زارها
میهنِ اُفتاده
و
شکسته
گور من کجاست ؟
در دلِ نازنازان
در دلِ دل نوازان
در دلِ دل رُبایان
میهنِ ژولیده
و
چپاول شده
گور من کجاست ؟
در دلِ برگ ها
در دلِ نَسک ها
در دلِ ترانه ها
و
در دلِ چکامه ها
میهنِ آلوده
و
خواب آلوده
گور من کجاست ؟
در دلِ گُل‌ها
در دلِ یاس ها
در دلِ شبنم ها
و
در دلِ آدم ها
میهنِ گریان
و
نالانِ من
گور من کجاست ؟
در دلِ لاله ها
در دلِ ژاله ها
در دلِ گُلبرگ ها
و
رگبرگ های
ایران ما
Poet Dichter چکامه سرا
Nima نیما