میهن پرست پیروز پارسی( فردوسی) بزرگوار
و بیگانه پرست مرتضی مطهری
سپهبد سخن پیروز پارسی بزرگوار
مرتضی مطهری عرب پرست
به ایران چو گردد عرب چیره دست
شود بی بها مرد یزدان پرست
مرتضی مطهری تازی پرست بی آزرم در باره سپهبد سخن پیروز پارسی (فردوسی) بزرگوار می گوید
"
فردوسی با شاهنامه افسانهای خود كه كتاب شعر(يعنی تخيّلات و پندارهای شاعرانه) است خواست باطلی را در مقابل قرآن عَلم كند؛ و موهومی را در برابر يقين بر سر پا دارد. خداوند(بخوان الله) وی را به جزای خودش در دنيا رسانيد، و از عاقبتش در آخرت خبر نداريم
"
همانا که آمد شما را خبر
که ما را چه آمد ز اختر به سر
ازین مار خوار اهرمن چهرگان
ز دانایی و شرم بی بهرگان
نه گنج و نه نام و نه تخت و نژاد
همی داد خواهند گیتی بباد
بسی گنج و گوهر پراگنده شد
بسی سر به خاک اندر آگنده شد
چنین گشت پرگار چرخ بلند
که آید بدین پادشاهی گزند
ازین زاغ ساران بیآب و رنگ
نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ
که نوشین روان دیده بود این به خواب
کزین تخت به پراگند رنگ و آب
چنان دید کز تازیان سد هزار
هیونان مست و گسسته مهار
گذر یافتندی با روند رود
نماندی برین بوم بر تار و پود
به ایران و بابل نه کشت و درود
به چرخ زحل برشدی تیره دود
هم آتش به مردی به آتشکده
شدی تیره نوروز و جشن سده
از ایوان شاه جهان کنگره
فتادی به میدان او یکسره
کنون خواب راپاسخ آمد پدید
ز ما بخت گردن بخواهد کشید
شود خوار هرکس که هست ارجمند
فرومایه را بخت گردد بلند
پراگنده گردد بدی در جهان
گزند آشکارا و خوبی نهان
بهر کشوری در ستمگارهیی
پدید آید و زشت پتیارهیی
نشان شب تیره آمد پدید
همی روشنایی بخواهد پرید
پیروز پارسی( فردوسی) بزرگوار
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen