Freitag, 31. Dezember 2010

Happy New Year / Schönes Neues Jahr



Happy New Year
/
Schönes Neues Jahr



Happy New Year

Schönes Neues Jahr

سال نو فرخنده باد



Donnerstag, 30. Dezember 2010

Samstag, 4. Dezember 2010

Quotations / Zitate / گفتار ها

Quotations / Zitate / گفتار ها

http://europenews.dk/de/node/37523
http://europenews.dk/de/node/37531

Quotations to the Islam
Zitate zum Islam

گفتار هائی در باره ء اسلام

Donnerstag, 18. November 2010

Quotations / Zitate / گفتار ها

Quotations / Zitate / گفتار ها

http://europenews.dk/de/node/37523
http://europenews.dk/de/node/37531

Quotations to the Islam
Zitate zum Islam

گفتار هائی در باره ء اسلام


Samstag, 6. November 2010

 No houris / Keine Huris / هیچ سیه چشمان زیبا روی

No houris / Keine Huris / هیچ سیه چشمان زیبا روی

http://www.zeit.de/2003/21/Koran

No houris in Paradise
Keine Huris im Paradies
در پردیس سیه چشمان زیبای روی بافت نمی شود
.............................................
But there are / Doch gibt es /
چرا یافت می شود
وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ
and We shall join them to Companions, with beautiful big and lustrous eyes
Und Wir werden sie mit Huris vermählen

و حوران درشت چشم را همسر آنان گردانده ايم


Dienstag, 2. November 2010

Shooting of father / Die Erschießung des Vaters / تیرباران پدر

Shooting of father
Die Erschießung des Vaters
تیرباران پدر
تیرباران شدگان
اسلام و مُسلمانانِ تازشگر؛تنها در درازای 1400 سال؛
با شمشیر خونین و بی مِهر اسلام؛میلیون ها کودکِ پسر و دختر بیگناه را با بی مِهری بی همتای اسلامی خویش؛در سراسر جهان بی پدر و مادر کرده اند.چکامه«تیرباران پدر» چهره راستینِ اسلام بیدادگر و مُسلمانانِ خون ریز الله اکبر گویان را نشان میدهد
تیرباران پدر
دخترک
هنوز
راه رفتن را
نیاموخته
ِکه خیزآب
شکننده زندگی
اندام کوچک اش را
در پهنه بیدادگری
دَرنَوردیده
مادر می بیند
اندوهناک
دلدادگی های کوتاهِ
بهارِ
دلبستگی هایش را
در نگاه های بیگناهِ
دخترکِ زیبایش
Poet Dichter چکامه سرا
Nima نیما

Freitag, 29. Oktober 2010

Der Islam und der Westen

Der Islam und der Westen

Waschungen

http://www.gegenstimme.net/2010/10/29/waschungen/#comments

Folgendes hat sich ereignet: Auf der Straße vor einer Moschee hockt ein junges Pärchen in der Sonne und unterhalten sich leise. Dann kommt ein bärtiges Nachthemd aus der Moschee und redet mit ihnen. Sie erheben sich und gehen weg. Das Nachthemd verschwindet in der Moschee. Nach einer Weile kommt es wieder, trägt eine Schale Wasser in der Hand. Damit spült es dreimal die Stelle, wo die beiden Ungläubigen gesessen haben.

Wo war das? In Kabul, Teheran, Kairo, Khartum?

Nein. Es passierte in der Hauptstadt Deutschlands, im Bezirk Mitte. Im Jahre 2010.

Und das ist erst der Anfang.Autor: Gerd


Waschungen durch den Moslem sind 100% islamisch

Der Moslem spülte die Stelle dreimal , wo die beiden Christen,Juden(Ungläubigen) gesessen haben.

Warum hat der Moslem eigentlich die Spur der verunreinigten Stelle beseitigen wollen ?

Das kriminelle Buch vom Mohammed « Koran » ,das der gesamte Westen und dessen genialen !!! Islam-Experten sehr lieben schreibt den Moslems so vor :


قرآن ، سوره ۹: التوبة آیه 28

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

﴿۲۸﴾

Der Koran ,Surah At-Taubah 9 , Vers 28

.

O ihr, die ihr glaubt! Wahrlich, die Götzendiener sind unrein. Darum dürfen sie sich nach diesem ihrem Jahr der heiligen Moschee nicht nähern. Und falls ihr Armut befürchtet, so wird euch Allah gewiß aus Seiner Fülle reich machen, wenn Er will. Wahrlich, Allah ist Allwissend , Allweise . 28



Man muss aber gegen die Ursache(Islam) kämpfen,nicht aber gegen die Wirkung (Moslems).Wenn der Westen mit seiner Aufklärung den Islam nicht vernichtet,garantiert vernichtet der Islam durch seine islamische Immigration ,

islamische Integration und islamische Demographie den gesamten zivilisierten Westen.

Nima

Der Islam und der Westen

Jesus ließ sich ermorden

Mohammed ließ morden

Blaise Pascal

Der gesamte Westen mit seiner Unwissenheit über die Gefährlichkeit des Islams und besondere unglaubliche Naivität lässt sich jahrzehntelang ins eigene Bein schießen,ohne zu wissen. Der Tag wird kommen,wo die Bürger des gesamten Westens Blut weinen müssen,da sie selbst daran Schuld sind und für den Islam jahrzehntelang pausenlos propagierten ,weil sie

.

den kriminellen Mohammed als Prophet bezeichnen

.

den Islam als die Religion !!! bezeichnen

.

den Islam als die Religion des Friedens !!! bezeichnen

.

den Islam als die Religion anerkennen

.

den Koran als das heilige Buch !!! bezeichnen

.

den Moslems Sonderrechte im Westen erteilen

.

das Kopftuch tragen als religiöses Symbol bezeichnen

Der Islam ist sehr viel gefährlicher als der Faschismus,was die Deutschen nie und niemals verstehen wollen und darüber denken wollen. Die Geschichte kennt kein Pardon und macht keine Ausnahme. Wer zu spät reagiert ,den bestraft die Geschichte mit einer islamischen Republik Deutschland . Werden die Deutschen vor der laufenden Kamera mit dem Allahu Akbar-Ruf الله اكبر enthauptet ,dann sollten sie sich nicht darüber wundern .Leider gab es in der Lebenszeit vom Mohammed keine Handkamera ,wo man die Enthauptung von eintausend 1000 angeketteten Menschen,die durch den Mohammed geköpft wurden,zu filmen ,damit die Deutschen dies sehen konnten,um zu wissen,was der Islam wirklich ist.


Nima

Donnerstag, 28. Oktober 2010

 Islam and Islamism/Der Islam und der Islamismus / اسلام و اسلام گرائی

Islam and Islamism/Der Islam und der Islamismus / اسلام و اسلام گرائی

http://europenews.dk/de/node/36860

Islam, Islamismus und die Namensmuslime


Islam and Islamism
Der Islam und der Islamismus
اسلام و اسلام گرائی


The illusion of a moderate Islam/ Die Illusion eines moderaten Islams/گمانی زنی بیجای یک اسلام میانه‌رو


The illusion of a moderate Islam/ Die Illusion eines moderaten Islams/گمانی زنی بیجای

یک اسلام میانه‌رو


http://europenews.dk/de/node/36806

The illusion of a moderate Islam
Die Illusion eines moderaten Islams
گمانی زنی بیجای یک اسلام میانه‌رو
Die Erfindung des modernen !!! Islams durch die so genannten moslemischen Islamwissenschaftler ist die neueste islamische Lüge der Moslems ,um nicht nur den kriminellen Mohammed , sondern seinen super primitiv und verbrecherischen Islam zu rehabilitieren .
Nima


Samstag, 23. Oktober 2010

واژگان پارسی و واژگان تازی

واژگان پارسی و واژگان تازی

پیشگاه مردو آناهید ارجمند


با درود و سپاس بیشمار ، از نوشته و از خرده گیری های شما ، در باره ء بکار گیری نادرست و نابجا ی واژه های برابرپارسی با واژه های تازی . همان گونه که ، شما خودتان ، یادآوری کرده اید « نمی‌توان هر "واژه‌ی" پارسی را برابر و همسنگ با یک "کلمه‌ی" عربی به کار برد » چرا که ، واژه ها در کشاکش رویدادهای بزرگ و کوچک سرگذشتی ، بار فرهنگی ویژه ء خود را به همراه دارند ؛ و هم از این روی است ، که واژه ء
نامدار « ترک تازی » برای یک ایرانی ، آن چنان درد آلود ، و بازگو کننده ء تازشی دل آزار و بیدادی اندوهگین می باشد ، که دل هر آدم آرمان خواه را به درد می آورد ؛ به هر روی(اما) همین واژه ء « ترک تازی» برای بیگانگانی که از سرگذشت ، فرهنگ تازش و فرمانروائی فرمانروایان ترک تبار در ایران آگاهی ندارند ؛ دیگر این واژه ء «ترک تازی» بار فرهنگی را ، که بر پشت خود به دنبال دارد ، دیده نمی شود . روزی ، یک هم میهن ایرانی را دیده بودم ، که سرگرم خواندن یک روزنامه ء یکی از گروه های چپ ایرانی بود ، که در برگ نخست همان روز نامه ، واژه ء تازی «مقدمه» درشت نوشته شده بود ؛ و من هم ، که این گروه ها را ، خیلی خوب می شناسم ، با دیدن این واژه ء تازی «مقدمه» که دل مرا هم براستی به درد آورده بود ؛ ناگهان ، مردی را که خندان ، از دیدن این واژه ء تازی «مقدمه» ، چهره اش شادمان گشته بود ؛ که شاید ، یک برادر تازی را دیدار خواهد کرد ؛ بدون آنکه ، از آن مرد ایرانی چیزی را بپرسد ، روزنامه را از دست اش گرفت ؛ که به باور او ، می بایستی این روزنامه ، به زبان تازی می بوده است ؛ چرا که ، او تنها واژه ء تازی«مقدمه» را دیده بود ؛ و آنگاه ، آغاز کرده بود ، که روزنامه را بخواند ، که دیگر با زبان پارسی روبرو گشت ؛ که در این هنگام ، روزنامه را به مرد ایرانی بازگردانده بود .مرد تازی ، پس از کوته نگه ، ناپدید می گردد ؛ و من هم در این هنگام ، نگاهی به این هم میهن چپ ایرانی کرده بودم و گفتم ؛ آیا شما بر این اندیشه نیستید که واژه ء « دیباچه ، پیشگفتار » زیباتر و شیواتر از این واژه ء تازی«مقدمه» می باشد ؛ که ایشان با نگاهی ، به گونه ائی ، پذیرای پیشنهاد من شدند و به او گفتم ؛ که به نویسندگان روزنامه ی خودتان بگوئید ، که دیگر در روزنامه های خودتان فراز(جمله) بسیار زشت « رفیق رزمنده شربت شهادت رانوشیده است » ننویسند ؛ که اینگونه نگارش ، نه تنها ، با آئین و بینش شما سازگار نیست ، ونکه(بلکه) ، بوی ناپسند و گنداب شیعی - اسلامی را می دهد. نا گفته نماند ، که من ، از واژه ء زشت «شهید» بسیار بیزار هستم ؛ چرا که ، این واژه ، آدم را از آدمیت می اندازد و او را ، برای سودجوئی آن جهانی ، بازیچه ء هر نابخردی ها می سازد . تازیان ، که از فرهنگ نوشتاری ، برخوردار نبودند ، به ناچار ، می بایستی ، از دیگر فرهنگ ها ، واژه ها را ، وام می گرفتند . چشم گیر است ، که در تازی نامه ، با اینکه ، به تازی بودن تازی نامه، پافشاری می شود ؛ جای پای ، واژه های پارسی را می بینیم ؛ که ایرانیان ، در گذشته های دور ، که به کار بازرگانی ، در عربستان سرگرم بودند ، و مزدکیان و مانویانی که در هنگامه ء فرمانروائی انوشیروان ، به عربستان گریخته بودند ، زبان پارسی ، زبان آشنائی ، برای تازیان آن دوران بوده است .چشم گیر است ، که محمد تازی ، خودش نخست ، پس از فراگیری آئین مزدکی- زرتشتی از روزبهان پارسی(سلمان پارسی)، خودش در هنگامه ها ی نخستین گسترش بینش و اندیشه ها ی خود ، گرایش مزدکی داشته است و واژه ی نام دار « آیه » در تازی نامه ، خود یک واژه ء پارسی می باشد ، که از آمدن ، فرود آمدن، سرچشمه می گیرد ؛ این خواسته ء نادرست تازی نامه را ، که تازی نامه ، تنها ، به زبان تازی ! آمده است ؛ و واژه های بیگانه ، در تازی نامه راهی ندارند ، تا چه اندازه بی پایه می باشد ،و این سخن نادرست مسلمانان و دروغ بزرگ ایشان ، خواسته ء(ادعا) تازیان را ، برای همیشه ، به گورستان سرگذشت ، پرتاب می کند . اگر ایرانی واژه ء تازی «عدل» را با واژه ی پارسی« داد » یکی می گیرد ، این نشان از خواستگاه ء فرهنگی ایرانی است ، که ایرانیان ، در این فرهنگ ، پرورش یافته اند ؛ با اینکه هرگز واژه ء «عدل» نمی تواند برابر واژه ء «داد» گردد ؛ و آنگونه که شما ، به درستی یادآوری کرده اید که « در اسلام داد وجود ندارد» تا دادگری ، جایگاه و پایگاه ء راستین خود را ، پیدا بکند. من ، با آگاهی به این ، کوشش می کنم ، که واژه های تازی را ، در درون ابروچه بگذارم ، تا واژه های گمنام و ناشناخته ی پارسی را ، برابر واژه های تازی بگذارم ، تا خوانندگانی ، که کمتر ، به واژه های راستین ، کهن ، زیبا و شیوای پارسی آگاهی دارند ؛ چم راستین واژه ها را دریابند ؛ با اینکه ، ما می دانیم که «فرهنگ پارسی» و «فرهنگ تازی» بسان آب و آتش می باشند ؛ و هم از این روی است ، که

هرگز ، واژه های تازی در درون ابروچه ، برابر واژه های پارسی نمی باشند ؛ چرا که ، هر واژه ائی ، بار فرهنگی ویژه ء خود را ، دارا می باشد . اکنون ، شاید ، شما بپرسید ، پس چرا این واژه های نابرابر تازی در درون ابروچه جایگزین می شوند ؟ من خودم ، براستی بیزارم ، که یک واژه ء تازی بکار ببرم ، این کار را ، تنها ، برای آنانی می کنم ، که واژه های زیبا و شیوای پارسی ، برای آنان ، نا آشنا ، و چیزی نو ، به نگر می رسد ؛ و هم از این روی است ، تا این کار ، یک یاری بسیار کوچک ، در شناساندن واژه های پارسی باشد ، برای ایرانیانی ، که هنوز ، از فرهنگ و سرگذشت 9000 ساله ء میهن خود ، آگاهی آن چنانی ندارند.من امیدوارم ، که در ایران آزاد و مردم سالار فردا ، آفرینش « فرهنگستان زبان پارسی» ، آغاز زدودن همه ء واژه های زشت تازی ، از پیکر زبان زیبا و شیوای پارسی باشد

با درود و سپاس بیشمار


نیما


Freitag, 22. Oktober 2010

The oldest civilization in the world / Die älteste Zivilisation in der Welt / کهن ترین شهری گری درجهان

The oldest civilization in the world
Die älteste Zivilisation in der Welt
کهن ترین شهری گری درجهان

Dienstag, 19. Oktober 2010

Mausoleum of Ruhollah Khomeini : The unique mass murderer / Mausoleum von Ruhollah Chomeini : Der einzigartige Massenmörder / آرامگاه روح‌ الله خمینی اَبَر آدم کُش بی همتا

Mausoleum of Ruhollah Khomeini:
The unique mass murderer
Mausoleum von Ruhollah Chomeini:
Der einzigartige Massenmörder
آرامگاه روح‌ الله خمینی اَبَر آدم کُش بی همتا
آرامگاه روح‌ الله خمینی
 اَبَر آدم کُش بی همتا
اینجا
اهرمنی خفته است
که درفش خونینِ
اسلام را
پس از چهارده سده
چیرگی تازیان بَر ایرانیان
دوباره
سرافرازانه
در ایران زمین
بَرافراشته بود
اینجا
اهرمنی خفته است
در زر
که ننگِ همه دوران هاست
اینجا
اهرمنی خفته است
در پَر
که شرم همه دوران هاست
اینجا
واژه ها با زر
اینجا
واژه ها با پَر
اینجا
واژه ها با فَر
اینجا
گور اهرمنی
با زرِ تابناک
از اشکِ کودکان
از اشکِ گُرسنگان
و
از اشکِ کپَرنشینانِ ایرانی
آبیاری و زرنگاری
می شود
اینجا
جایگاه و پایگاه
اینجا
خوابگاه و آرامگاهِ
اهرمنان؛تازشگران
بیدادگران؛انیران
و
ایران ستیزان است
اینجا
آرامگاهِ زرینی ست
اینجا
آرامگاهِ سیمینی ست
اینجا
آرامگاهِ گوهرینی ست
از اشکِ کودکان
از اشکِ گُرسنگان
و
از اشکِ کپَرنشینانِ ایرانی
اینجا
مرگِ
اندوهگین و دردناکِ
تابش آرام آرام
ستاره هاست
اینجا
مرگِ
اندوهگین و دردناکِ
تابش آرام آرام
آفتاب هاست
Poet Dichter چکامه سرا
Nima نیما