Freitag, 7. August 2009

کودک آزاری

کودک آزاری
نمایش (فیلم) مهرورزیده روی نشانی پائین با موش ی کوچک فشار( کلیک) بدهید
سوره ۶۵: الطلاق آیه ی 4
وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُوْلَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا

﴿۴﴾

و آن زنان شما كه از خون‏ديدن [ماهانه] نوميدند اگر شك داريد [كه خون مى‏بينند يا نه] عده آنان سه ماه است و [دخترانى] كه [هنوز] خون نديده‏اند [نيز عده‏شان سه ماه است] و زنان آبستن مدتشان اين است كه وضع حمل كنند و هر كس از الله پروا دارد [الله] براى او در كارش تسهيلى فراهم سازد

(۴)

روزی پیغمبر به خانه ی ما آمد تنی چند از مردان انصار و چند زن با وی بودند مادرم بیامد من در ننوئی بودم و باد می خوردم مادرم مرا از ننو پائین آورد و سرپوش مرا بیاورد صورتم را با آب بشست آنگاه مرا کشید وبرد و چون به نزدیک در رسیدم مرا نگهداشت تا کمی آرام شدم آنگاه به درون رفتم پیغمبر خدا در اطاق ما بر تختی نشسته بود ومرا کنار او نشانید و گفت این خانواده ی توست خدا آنها را به تو مبارک کناد و ترا به آنها مبارک کناد و مردم و زنان برفتند و پیغمبر در خانه ام بامن زفاف کرد نه شتری کشتند نه بزی سربریدند من آنوقت هفت 7 سا ل داشتم (نگاه کنید به تاریخ طبری پوشینه ی (جلد) چهارم برگ 1292 چاپ پنجم برگردان (ترجمه) از ابوالقاسم پاینده

نیما

Keine Kommentare: