فرهنگ خون و خون ریختن
من تنها یک کودک ی خرد سالی بیش نیستم که اسلام و مسلمانان اینگونه با من رفتار می کنند
آیا اسلام و مسلمانان می گذارند که من در فرداهای نزدیک زندگی کردن و زندگی آدم ها را دوست داشته باشم ؟
آن کس که فرمان ی کشتن می دهد کشنده ی زندگی ست و ستایش گر مرگ می باشد
آنکس که با نام ی الله فرمان ی کشتن می دهد و می کشد خون ریز تبهکار و یک بیمار روانی می باشد
آنکس که پایبند (معتقد) به آئین ی کشتن و خون ریختن می باشد همکار انباز (شریک) کشنده ( قاتل) و تبهکار آگاه ی زندگی می باشد
اسلام در سراسر جهان و در درون ی( میان ی) دیگر آئین ها (مذاهب) یگانه آئینی ست (مذهبی ست) که خون خون ریزی و خون ریختن را دوست می دارد چرا که این آئین ی تازی( عربی ) تنها با خون خون ریزی و خشونت ی بی اندازه پرورش یافته است. پیشوایان ی اسلام بویژه محمد و علی با بکار گیری شمشیر اسلام در نابودی اندیشمندان
چکامه سرایان
(شاعران)دگراندیشان(یهودیان ترسایان کافران ملحدان منافقا ن منتقدین و ... ) و یا واداشتن ی آنان به پذیرفتن ی اسلام یا گردن زدن ی آنان در همبودگاه (جامعه) آن چنان ترس و دلهره ائی آفریدند که کمتر کسی گستاخی و دلیری از خود نشان می داد که از اسلام ی محمد تازی( عرب) خرده گیری (انتقاد) بکند . از آنجائیکه اسلام یک آ ئین ی تازشگر واپسگرا بی سر و پا( ابتدائی) خشن ناهمگون جدائی افکن و پیورز (متعصب) می باشد انسان ها را از همدیگر جدا می سازد و تخم ی کینه و بیزاری پیرامون ی انسان ها می پاشد آنگونه که در تازی نامه ی تازیان( قرآن عربها) در سوره ی مائده آیه ی 51 آمده است که:
سوره ۵: المائدة آیه ی 51
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
پایه و بنیاد اسلام نه انسان بلکه الله ی خودکامه ی انسان گونه ی خودخواه بی مهر خون ریز نژادپرست نیازمند دست درازگر( متجاوز) به هستی و نیستی مردم ایستاده است که از بامداد تا شامگاه هر جنبش (حرکت) کوچک و بزرگ ی انسان ها را زیر ذره بین می برد و خواستار نیایش ی بچه گانه ائی می باشد که تا از این راه آفرینندگان ی خود را فرمان بردار و نوکر خود سازد . اگر خوب به سرگذشت ی( تاریخ) اسلام بنگریم انسان هائی که خود را اندیشمند و مسلمان می دانستند و می دانند به آسانی فرمان ی کشتن و سر بریدن می دادند و می دهند امام محمد غزالی که سرکرده ی همه مسلمانان و اندیشمند ترین آنان می باشد که خمینی هندی یک میلیونم ی دانش ی آئینی (مذهبی) او را نداشت در سربریدن و کشتن گروه ی باطنیه در نوشته خود
فضایح ا لبا طنیه در باره ی کودکان و زنان باطنیه می گوید
چکامه سرایان
(شاعران)دگراندیشان(یهودیان ترسایان کافران ملحدان منافقا ن منتقدین و ... ) و یا واداشتن ی آنان به پذیرفتن ی اسلام یا گردن زدن ی آنان در همبودگاه (جامعه) آن چنان ترس و دلهره ائی آفریدند که کمتر کسی گستاخی و دلیری از خود نشان می داد که از اسلام ی محمد تازی( عرب) خرده گیری (انتقاد) بکند . از آنجائیکه اسلام یک آ ئین ی تازشگر واپسگرا بی سر و پا( ابتدائی) خشن ناهمگون جدائی افکن و پیورز (متعصب) می باشد انسان ها را از همدیگر جدا می سازد و تخم ی کینه و بیزاری پیرامون ی انسان ها می پاشد آنگونه که در تازی نامه ی تازیان( قرآن عربها) در سوره ی مائده آیه ی 51 آمده است که:
سوره ۵: المائدة آیه ی 51
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
پایه و بنیاد اسلام نه انسان بلکه الله ی خودکامه ی انسان گونه ی خودخواه بی مهر خون ریز نژادپرست نیازمند دست درازگر( متجاوز) به هستی و نیستی مردم ایستاده است که از بامداد تا شامگاه هر جنبش (حرکت) کوچک و بزرگ ی انسان ها را زیر ذره بین می برد و خواستار نیایش ی بچه گانه ائی می باشد که تا از این راه آفرینندگان ی خود را فرمان بردار و نوکر خود سازد . اگر خوب به سرگذشت ی( تاریخ) اسلام بنگریم انسان هائی که خود را اندیشمند و مسلمان می دانستند و می دانند به آسانی فرمان ی کشتن و سر بریدن می دادند و می دهند امام محمد غزالی که سرکرده ی همه مسلمانان و اندیشمند ترین آنان می باشد که خمینی هندی یک میلیونم ی دانش ی آئینی (مذهبی) او را نداشت در سربریدن و کشتن گروه ی باطنیه در نوشته خود
فضایح ا لبا طنیه در باره ی کودکان و زنان باطنیه می گوید
"
زنها اگر هم عقیده ی شوهرانشان باشند و ما شوهرانشان را مرتد دانستیم باید کشته شوند بدلیل قول پیغمبر
من بدل دینه فا قتلوه
هرکس دین خود را تغییر داد بکشید
اما کودکان را باید صبر کنیم تا بسن بلوغ برسند آنوقت اسلام را بر آنها عرضه می کنیم اگر پذیرفتند از مرگ نجات یافته اند و اگر بخواهند به مسلک پدران بمانند باید گردنشان را زد (نگاه کنید به نوشته ی عقلا بر خلاف عقل از علی دشتی برگ های 210 و 216"
نه امام محمد غزالی نه خمینی نه مریم و مسعود رجوی و نه اسامه بن لادن و نه ملا عمر هیچکدامشان خون ریز گردن زن آدم کش پای به جهان نگذاشتند از آنجائیکه این باورمندان ی( مومنین) راستین ی اسلام به اسلام باور دارند به آسانی می توانند سر انسان ها را برای اسلام و در راه ی اسلام از تن جدا کنند همانگونه که دژخیم ی دژخیمان(جلاد جلادان) علی پسر ابوطالب حیدر کرار که زنده زنده انسان ها را پاره پاره می کرد در یک روز با همکار آدم کش اش زبیر 1000 انسان ی دست بسته ی نامسلمان یهودی را به فرمان ی محمد تازی(عرب) بسان ی آب خوردن در راه اسلام و الله ی خون آشام شان سر بریدند . آن کس که کوشش می کند - بویژه باختریان(غربی ها) و آخوندهای بدون دستار (عمامه) روشن اندیشان ی گردن بند پارچه ائی به گردن( کراواتی) - از اسلام پدیده ی زشت ی جنگ خون خون ریزی و خون ریختن را نادیده بگیرد او دروغگو ئی بیش نیست او آگاهانه و یا نا آگاهانه دستیار ستم فرهنگ ی خون و خون ریزی اسلام ی تازی پرستان(عرب پرستان) و تازی گرایان می باشد . تنها یک راه آن هم یک راه پیش روی ما ایرانیان است اسلام با جنگ تازش کشتار همگانی باژگیری (مالیات گیری) از ایرانیان دست درازی(تجاوز) به زنان و دختران ایرانی خون خون ریزی راهزنی چپاول دزدی پروه گیری
( غنیمت گرفتن) و ... بما ایرانیان چپانده (تحمیل) شده است و ما ایرانیان بایستی پس از شکست ی ننگین قادسیه ی نخستین در 1400 سال ی پیش و در قادسیه ی دوم در سی 30 سال ی پیش پس از 1400 سال بندگی و بردگی بیگانگان ی تازی
( عرب) را کردن آن را - اسلام را - با آرامی مهر و مهرورزی پارسی دو دستی به آورندگان ی تازشگرشان یعنی تازیان
( عرب ها) باز گردانیم
Nima/نیما
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen