Mittwoch, 29. Oktober 2008

بیماری اسلام زدگی

بیماری اسلام زدگی
گاه وبیگاه از دهان ی دشمنان ی دانا و دوستان ی نادان می شنویم که
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
این سخنان ی بیهوده و بی چم( معنی نه تنها در درون ی کشور ونکه( بلکه) در بیرون از کشور هم همواره شنیده می شود . انسان ی ایرانی نمی خواهد بپذیرد که خانه از پای بست ویران است وهرروز پس از شکست ی گروه و گروه هگ های بیمار اسلام زده که راه به جائی نبردند و 1400 سال در گذشته و 30 سال در پیش ی چشمان ی همگان داد و دادگری اسلام ی راستین را به ارزیابی ایرانیان و جهانیان گذاشتند که سرانجام خوشبختی این جهانی مردم ی بینوای ایران در چاه ی جمکران پایان یافت. این دوستان ی بیمار به جای فراگیری از آموزش های سرسخت سرگذشت (تاریخ) گناه ی شکست ی اسلام محمد تازی را به گردن ی ندانم کاری های آخوندها گذاشتند و می گذارند بدون آنکه خود را از چاه جمکران بیرون بیاورند این بار با سر آنچنان شیرجه ائی خواهند زد که از هیچستان سر در می آورند . نگارنده ی این نوشته بر این باور است که اسلام زدگی یک بیماری خیلی کهنه (مزمن )است و بر این باور نیست که اسلام زدگان ی آگاه ی بیمار تندرست گردند این دوستان ی بیمار که به بیماری اسلام زدگی دچار هستند تنها و تنها هنگامی تندرست می گردند که ما با پادزهر درست ریشه ی این بیماری اسلام زدگی که چیزی جز خود اسلام نمی باشد را بایستی آنچنان بسوزانیم که هر از چندگاه که این بیماری دوباره واگیر نگردد این بیماران ی روانی هنوز در سده ی بیست ویکم 21 کوشش می کنند تا به گونه ائی از خون ریزی ها تبهکاری ها سر بریدن ها و دست و پا بریدن های محمد عمر علی حسن و حسین بگذرند واسلام ی نژادپرست ی محمد تازی را از تیررس ی تیراندازان ی راستین ی میهن دوستان ی ایرانی دور نگه دارند که خود آگاهانه بیمارگونه از بامداد تاشامگاه به زبان ی تازی (عربی ) به الله ی تازیان بایستی نیایش کنند و با او تنها بایستی به زبان ی تازی( عربی) سخن گفت . بیماران و بیماری اسلام زدگی بدون همدیگر نمی توانند به زندگی خود ادامه دهند درمان یکی نابودی دیگری را به دنبال خواهد داشت نگارنده براین باور است که آب از سرچشمه گل آلود است برای اینکه به دوستان ی بیمار اسلام زده ی خودمان نشان دهیم که الله ی تازیان برای پیشروی کار تازیان ی مسلمان کشت و کشتار هم می کند تا به دشمنان ی اسلام هم سر پنجه ائی نشان دهد می گوئید نه ؟ آنگاه نگاهی به تازی نامه ی تازیان (قرآن عربها) می افکنیم که الله به روشنی می گوید که برای مسلمانان بویژه تازیان آدم کشی هم می کند آنگونه که در سوره 8 الأنفال آیه ی 17 آمده است
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاء حَسَنًا إِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿17
شما آنان را نكشتيد بلكه الله آنان را كشت و چون [ريگ به سوى آنان] افكندى تو نيفكندى بلكه الله افكند [آرى الله چنين كرد تا كافران را مغلوب كند] و بدين وسيله مؤمنان را به آزمايشى نيكو بيازمايد قطعا الله شنواى داناست
(17
نگارنده بارها آگاهانه واژه ی نژادپرست را در باره ی اسلام ی تازیان بکار برد و می برد تا که به دروغگویان ی مسلمان ی تازی پرست بگوید که که انسان ها از دیدگاه ی اسلام برابر نبودند و نیستند ونخواهند بود و آیه ی انما المو منون اخوه به خود مسلمانان بر می گردد نه به نامسلمانان که زیر فرمانروائی (حکومت )اسلامی توسری خور سرشکسته و خوار به تازی زادگان و تازی پرستان بایستی باژ( مالیات) بدهند افزوده بر این سرمایه دار مسلمان و کار گر مسلمان هیچگاه نمی توانند برابر باشند برابری برادری در اسلام تنها در پذیرش ی آئین ی واپسگرای محمد تازی می باشد آنهم در سوگندان شان (ایمان شان) به اسلام می باشد نه چیز دیگر تازه نامسلمانان یا به زبان ی دیگر خداناباوران که همگی بایستی گردن زده شوند آنگونه که در جنگ های برگشتن از اسلام ( حرب الرده ) ابوبکر و علی آنچنان کشتاری کردند تا مردمی ی که از اسلام بر گشته بودند به دست و پا افتادند که دوباره آئین ی خون و خون ریزی محمد تازی را زیر سر نیزه ی ابوبکر وعلی پذیرفتند تبری ( طبری) در این باره گزارش می دهد که
ای علی قوم .. ( ناخوانا ) ما در بصره اند پندارند که اگر فردا برآنها غلبه یابی مردانشان رابکشی و زنانشان را اسیر کنی گفت (علی) کسی مانند من این کار را نمی کند که این کار جز در باره ی آنها که از دین بگشته اند( بر گشته اند) و کافر شدند روا نیست نگاه کنید به نوشته ی تاریخ تبری( طبری) پو شینه ی( جلد ) شش 6 برگ 2420
اکنون بایستی به بیماران ی مسلمان وبیماری اسلام زدگی و تازگی شان گفت که
مسلمان به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که است از اسلام است
با آگاهی به این راستی ها و درستی ها اگر کسی پیدا شود تا اسلام ی نژادپرست خون ریز ستمگر انسان ستیز زن ستیز پوشالی تهی از هر گونه ارزش های مردمی انسانی و واپسگرا ی محمد تاز ی را پینه بزند و با هزاران دوز وکلک پس از 1428 سال دستاوردهای همبودگاه ی( جامعه ی ) نو (مدرن) را با آئین ی تازیانه زدن سر بریدن و دست و پا بریدن ی اسلام محمد تازی پیوند دهد نه تنها دروغگوست ونکه (بلکه )انسان ی براستی بیماری می باشد که نیاز به روان کاو دارد

Keine Kommentare: