Mittwoch, 1. Oktober 2008

تازی زدائی

تازی زدائی
پیشگاه ی کدبان خنجی ارجمند
گفتن ی یک اندیشه ی نادرست اما ژرف بسیار زیباتر از دو باره گوئی(تکرار) توتی وار(طو طی وار) یک اندیشه ی درست می باشد
پلخانف اندیشمند روسی
نه من و نه شما می خواهیم که پی در پی به همدیگر بنویسیم و پاسخ به نوشته های کوتاه و یا بلند خودمان بدهیم سرزمین ی ما و مردمان شان به گفته ی زنده یاد کسروی بیمار می باشند اگر گاه ی(زمان) درمان ی بیماری این مردم فرارسیده باشد اکنون گاه ی(زمان) درمان ی این توده ها ی بیمار با بیماری 1400 ساله ی اسلام زدگی می باشد مهرورزیده نوشته ی تازی زدائی پائین را بخوانید تا بیشتر با دیدگاه ها ی من ی کوچک در راه ی برون رفت از سرسپردگی به بیگانگان آشنا گردید در پایان برای شما آرزوی تندرستی بهزیستی شادکامی و خوشبختی آرزومندم
با درود و سپاس بیشمار
نیما
تازی زدائی

سده هاست که به ما آموختند که محمد تازی( عرب) پیامبر ودیگر تازیان(عرب ها) پیشوایان ی( امامان) ما می باشند اینگونه آموزش های بی پایه و مایه کار را به جائی رسانده است که نویسندگان و پژوهشگران ی ایرانی همواره در نوشته های خودشان واژه ها ئی را که در خانواده آموزشگاه(مدرسه) دبستان دبیرستان و دانشگاه ها آموخته اند در نوشته های خودشان هم بکار ببرند واژه هائی از این شمار:
*
حضرت محمد(ص)
*
حضرت علی(ع)
*
حضرت امام حسن( ع)
*
حضرت امام حسین (ع)
*
رسول الله (ص)
*
پیامبر
آخر الزمان(ع)
*
امامان ی معصوم (ع)
*
و...

از دیدگاه ی روان شناسی و روان شناختی کودکان از آغاز چشم به جهان گشودن در پیرامون ی خودشان همواره اینگونه واژه ها را در هر گوشه ائی می شنوند و در روان و ساختار اندیشه ها ی کودکان آنچنان جایگاهی پیدا می کنند که نه تنها این واژه ها برای کودکان پاکیزه (مقدس) می باشند ونکه(بلکه) این کسان(اشخاص) همواره برای کودکان و در آینده هم برای بزرگسالان چهره های ی بیگناه(معصوم) و پاکیزه به خود می گیرند و تار بی خردئی که بدست ی خانواده ها و پیرامون ی زندگی تنیده شده است و می شود ما را در خود آنچنان فرا می گیرد تا بتوانیم که چشم باز بکنیم که اینان چه کسانی بودند و هستند که برای ما پاکیزه(مقدس) می باشند دو سوم از زندگی ما سپری شده است. این بیماری تازی گرائی (عرب گرائی) و تازی پرستی
(عرب پرستی) نه تنها روان ی ما ایرانیان را بیمار کرده است ونکه( بلکه) آموزش ی میهن پرستی را از ما ربوده است و کار را به جائی رسانده است که تازی گرای پیرو خمینی هندی بنی صدر میهن پرستی را به گوشه ائی پرتاب می کند و نخست از اسلام ی تازی خود سخن می گوید که میهن ی ما ایران بایستی در شکم ی اسلام تازی بنی صدر جای بگیرد و هم از این روی ست که خمینی هندی پاترمی گرائی( ملی گرائی) را وارونه ی
( خلاف) اسلام می دانست. تازی پرستان و تازی گرایان بدین انگیزه هیچگاه نمی توانند میهن پرستان ی راستین باشند میهن ی آنان آنجائی ست که اسلام تازی شان باشنده(موجود) است آنان از مردم سالاری آزادی برابری برادری انسان ها بدون اسلام به گفته ی تازی پرست ی بی آزرم مرتضی مطهری بیزارند و هم از این روی ست که اگر از آنها بپرسید اگر بخواهید از دو واژه ی ایران و اسلام یکی را نخست برگزینید شما کدام واژه را نخست برمی گزینید ؟ پاسخ آنان بسیار روشن و آسان می باشد آنان اسلام را نخست برمی گزینند بدین انگیزه ما می توانیم آنان را نه تنها تازی گرا ونکه(بلکه) تازی پرست بنامیم. ما ایرانیان بایستی جنبش ی پایه ائی و سراسری در درون و برون از میهن ی خودمان آغاز بکنیم واز بکار بردن ی واژه های:
*
حضرت محمد( ص)

*
حضرت علی (ع)

*
حضرت امام حسن( ع)

*
حضرت امام حسین (ع)

*
رسول الله (ص)

*
پیامبر
آخر الزمان( ص)

*
امامان معصوم
(ع)

*
و ...
خودداری ورزیم. محمد تازی( عرب) را محمد بنامیم علی تازی(عرب) را علی و مهدی تازی(عرب) ناپیدا (غایب) را مهدی بنامیم. اگر ما بتوانیم خوی و سرشت ی زشت ی 1400 ساله ی تازی پرستی و تازی گرائی را آرام آرام و گام به گام با شکیبائی و با میهن پرستی از خودمان دور بسازیم آنگاه به آسانی می توان اسلام ی تازیان (عرب ها) را به همان جائی فرستاد که شایسته اش بوده و می باشد تازی آباد(عربستان).پیشینیان همواره گفتند که پیشگیری بهتر از درمان است پس از امروز آغاز بکنیم که از گفتن و نوشتن ی واژه های تازی(عربی) خودداری بورزیم نام های پارسی را برای کودکان ی خود برگزینیم با فرهنگ و به اندیشی(تمدن) 9000 ساله ی ایرا ن زمین آشنا گردیم به همدیگر بیاموزیم که هیچ سرزمینی و هیچ نسکی( کتابی) پاکیزه(مقدس) نمی باشند . اگرچه آدم های
راست گفتار
راست کردار
و
راست پندار
نیازی به سوگند خوردن ندارند با هستی (وجود) این اگر خواستیم که سو گند بخوریم یا به شاهنامه ی پیروز پارسی(فردوسی) بزرگوار و یا به گاتاها ی فرزانه ی فرهیخته ی ایران و جهان زرتشت ی بزرگوار و یا به سروده های چکامه سرایان ایران زمین سوگند می خوریم . این چیزها شاید پیش پا افتاده باشند و به نگر (نظر )آیند اگر خوب بنگریم از کارهای کوچک است که کارهای بزرگ برمی خیزند فراموش نکنیم مردمی که فرهنگ و به اندیشی
( تمدن) 9000 ساله ی خودشان را نشناسند این مردم ناگزیرند هر آن دنبال ی خمینی ها راه بیافتند . پس گنداب ی اسلام آنگاه خواهد خشکید که ما نخست بیماری را بشناسیم و آنگاه به درمان ی آن بپردازیم. بیماری تازی پرستی و تازی گرائی پدیده ی 1400 ساله است این بیماری را تنها با کارهای پی در پی فرهنگی می توان برای همیشه با یاری مردم ما و فرهیختگان ی ایران زمین نابود ساخت به گفته ی حافظ بزرگ
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
باغ شود سبز و سرخ گل به برآید

نیما
**********************************************************
نگاه کنید به سخنان بانوی ایرانی که آگاهانه از میهن خود پشتیبانی میکند http://uk.youtube.com/watch?v=OyR4envBsH8

Keine Kommentare: