چه باید کرد ؟

چه باید کرد ؟

من از بیگانگان هرگز ننالم
که بامن هر چه کرد آن آشنا کرد

حافظ

با اینکه پنج تا هفت میلیون ایرانی فرهیخته ! در بیرون از کشور زندگی می کنند و هنگام ی گفتگو کردن و سخن گفتن از هر پدیده ی هستی گوی پیشروی (سبقت) را از یکدیگر می ربایند تا خود را در هر زمینه ائی دارنده ی( صاحب) اندیشه ی فرا انسانی نشان دهند و بشناسند اما همین فرزانگان ی فرهیخته ی دروغین در کردار چهره ی راستین ی خود را که چیزی جز پرستش ی پول و زر و دوروئی (ریا) نیست نشان دادند و می دهند پنج تا هفت میلیون ایرانی در بیرون از کشور با داشتن ی رایانه (کامپیوتر) از یک دستینه( امضا) برای بی آبرو کردن ی فرمانروایان ی خون ریز و خون خوار تازی پرست ی (عرب پرست ی) آخوند مسلمان برای گردآوری سد هزار (صد هزار) دستینه( امضا) در سه ماه

خودداری ورزیدند اکنون نه یکبار ونکه (بلکه) بارها بایستی از خودمان بپرسیم که براستی چرا ما اینگونه ایم ؟
آیا ما از خودمان می پرسیم و یا به زبان ی دیگر پرسیدیم که چرا ما تا به امروز پس از گذشت ی سی 30 سال از فرمانروائی ( حکومت) خون و ستم و زور و چپاول ی مشتی آخوند خون خوار تبهکار تازی پرست ی (عرب پرست) مسلمان ی بی آزرم نتوانستیم یک فرمانروائی (حکومت) مردم سالار در ایران درست (ایجاد) بکنیم و یا به زبان ی دیگر داشته باشیم ؟ آیا نبود هم چنین روش ی فرمانروائی تنها به خودکامه بودن ی فرمانروایان ی پیشین و پسین ی ما بر میگردد و مردم ی ما و روشن اندیشان ی تاریک اندیش ما که پیش ازآنکه ایرانی و میهن پرست باشند تازی پرست (عرب پرست) و بیگانه پرست بودند و می باشند در این زمینه بیشمارانی را می شود نام برد بویژه تازی پرستان ی (عرب پرستان) نامداری از شمار بنی صدر حاج سید جوادی سروش گنجی مریم و مسعود رجوی

اکنون به گونه ی فشرده (خلاصه) کو شش می کنیم که گروه ی تازی گرای مجاهدین خلق را بهتر بشناسیم که براستی اینها چه کسانی بودند و هستند و از مردم ی ایران چه می خواهند ؟

نام ی این گروه

مجاهدین خلق ایران

به جز واژه ی ایران دو واژه ی دیگر یعنی مجاهدین و خلق واژه ی تازی (عربی) می باشند

بنی صدر در هنگام ی بوسیدن ی دست ی خمینی هندی

نشان ی ( آرم ی) این گروه

آیه ی
فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا
از تازی نامه ی تازیان( قرآن عرب ها ) سوره ی 4 نسا آیه ی 95 بر داشته شده است که در پایین ی این نوشته ما همه ی آیه 95 سوره نسا را می نویسیم تا بدانیم که الله ی تازیان (عرب ها) به مجاهدین خلق چه خویشکاری (وظیفه ائی)بزرگی را پیشکش( اهدا) کرده است

سوره 4: النساءآیه ی95
لاَّ يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُوْلِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلاًّ وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنَى وَ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَىالْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿95

مؤمنان خانه‏نشين كه زيان‏ديده نيستند با آن مجاهدانى كه با مال و جان خود در راه الله جهاد مى‏كنند يكسان نمى‏باشند الله كسانى را كه با مال و جان خود جهاد مى‏كنند به درجه‏اى بر خانه‏نشينان مزيت بخشيده و همه را الله وعده [پاداش] نيكو داده و[لى] مجاهدان را بر خانه‏نشينان به پاداشى بزرگ برترى بخشيده است

(95)

داس
داس و دیگر چیزهای وابسته به این داس که ریشه در آئین ی مارکسیستی دارد که این گروه ی تازی گرا اینها را به اسلام ی محمد تازی (عرب) به زور چسبانده است تا نشان دهد که آئین ی دست و پا بریدن ی محمد تازی (عرب) آئین ی پشتیبان کارگران و دیگر
تهیدستان می باشد

سوره ی المائده آیه ی 33 و سوره ی الا عراف آیه ی 124

إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ

﴿33﴾سزاى كسانى كه با [دوستداران] الله و پيامبر او مى‏جنگند و در زمين به فساد مى‏كوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت‏يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت

(33)

سوره ی الا عراف آیه ی 124
لأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ

دستها و پاهايتان را يكى از چپ و يكى از راست ‏خواهم بريد سپس همه شما را به دار خواهم آويخت (124)

جنگ افزار (اسلحه

با این جنگ افزار (اسلحه) در گاه (زمان) فرمانروائی (حکومت) پهلوی گروه تازی گرای مجاهدین خلق نمایندگان ی آمریکائیان را در ایران می کشتند و یا به گفته ی خودشان اعدام انقلابی می کردند اکنون همین گروه ی تازی گرای مجاهدین خلق در بدر دنبال آمریکائیان و اروپائیان می گردند تا یک دستینه (امضا) از اینان- آمریکائیان و اروپائیان- بگیرند تا در روزنامه ی خودشان بنویسند که آخوندها آرمان آدمیگری (حقوق بشر) را در ایران پایمال می کنند و کسی در این گذرگاه نیست از این گروه ی مجاهدین خلق تازی گرا بپرسد که چگونه است که شما همین آمریکائیان را در گاه( زمان) شاه برای نشان دادن ی درستی راه و روش ی پیکارگرانه ی خود می کشتید و اکنون یار هم آوا و هم رزم شما شده اند در سرزمین و همبودگاه ی (جامعه ی) گوسپندی نیازی به این چنین پرسش ها نیست چرا به گفته ی تازی نامه ی تازیان (قرآن عرب ها) سوره 4: النساء آیه ی 59

سوره 4: النساء آیه ی59

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا

﴿59﴾

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد الله را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد اگر به الله و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] الله و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد اين بهتر و نيك‏فرجام‏تر است

(59)

وشگفتا که همین گروه ی تازی گرای مجاهدین خلق تازی گرایان ی خود را در کوچه ها و خیابان های کشورهای اروپائی ناگهان بسوی مردم می کشانند و می پرسند آیا شما ایرانی هستید ؟ من اگر بجای شما گروه ی تازی گرای مجاهدین خلق بودم از شرمساری می مردم شما از سر تا پایتان بوی تازی گرائی و تازی پرستی می دهد و تازه از دیگرا ن می پرسید که آیا شما ایرانی هستید ؟ به شما بر نخورد که من پیشوایان ی شما را خون ریز و آ دم کش می نامم چرا که از دیدگاه ی من ی کوچک هر انسانی که انسان دیگری را بکشد و یا به زبان ی دیگر جان ی دیگران را بستاند و یا بگیرد او یک آدم کش و تبهکار بزرگ می باشد آن کس که دست اش به خون آغشته است او براستی در فرداهای نزدیک اگر فرمانروای سرزمین ی ایران گردد براستی خون خواهد ریخت و سرها خواهدبرید در سرزمین و همبودگاه ی( جامعه ی) گوسپندی کسی به کسی پاسخگو نیست که کارنامه ی گذشته ی شما کارنامه ی خون و کشتار و نابودی بوده است و همین شما خمینی هندی را پدر بزرگوار می دانستید و به جمهوری اسلامی رای دادید از اسلام ی خمینی ستایش می کردید و کدبان (آقای) مسعود رجوی بارها و بارها کوشش کرده است تا به پیشگاه ی خمینی هندی برود اما خمینی فراخوان ی مسعود رجوی را نپذیرفت از آنجائیکه رجوی با ناامیدی دریافته بود که او و دار ودسته اش نمی توانند به آسانی فرمانروانی مردم ی ایران بشوند فرمان ی نابخردانه ی کشتن و آدم کشتن را به همه ی هموندان (اعضا) خود داده است و هزاران جوان ی پرشور ایرانی را برای خودخواهی خود و دار و دسته اش به کشتن داده است و شگفتا که کسی در این رهگذر و گذرگاه نیست به این تازی گرایان ی مجاهدین خلق بگوید که شما نه تنها به خانواده های کشته شدگان و نه تنها به مردم ی ستمدیده ی ایران ونکه (بلکه) به سرگذشت (تاریخ) پاسخگو هستید که خون ی هزاران ایرانی برای نادانی و بیخردی سیاسی و تشنه ی فرمانروا ی ایران شدن ی شما به دست خمینی هندی که شما او را پدر بزرگوار می نامیدید به زمین ریخته شده است پس از شکست ی روش ی (تاکتیک ی) فرمانروا شدن رجوی در ایران ناگهان پدر خمینی مجاهدین خلق به آخوند واپسگرا دگرگون می گردد و یا به زبان ی مسعود رجوی
"
ما خمینی را از سال 1970 می شناختیم که که او (خمینی) ملای ارتجائی است

"

در سرزمین و همبودگاه ی (جامعه ی) گوسپندی و یا به به زبان ی دیگر بع گویان کسی نمی پرسد که کدبان رجوی شما همان کسی بودید که که از خمینی و اسلام اش ستایش می کردید چگونه است که که شما از پیش می دانستید که خمینی آخوند واپسگرا ئی بوده است شما گناهی ندارید برابر تازی نامه ی تازیان ی (قرآن عرب ها ) شما سوره 3: آل عمران آیه ی 54 که می گوید
سوره 3: آل عمران آیه ی 54

وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَ اللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ

﴿54﴾

و [دشمنان] مكر ورزيدند و الله [در پاسخشان] مكر در ميان آورد و الله بهترين مكرانگيزان است (54)

دروغ نیرنگ و دوروئی بخش ی بزرگی از کارهای پیکار گرانه ی تازی گرایان و یا به زبان ی دیگر مسلمانان می باشد

کدبان (آقا) و بانو (خانم) رجوی شما نه تنها پاسخگو به کشتن ی هزاران ایرانی به دست ی شما و صدام حسین هستید ونکه (بلکه) برای همیشه پاسخی بزرگ به سرگذشت (تاریخ) بدهکار هستید چرا که برای فرمانروا شدن در ایران می خواستید از پیکر مرده ی (اجساد) هم میهنان ی پیشین ی خود گذر بکنید آنگاه که دار و دسته ی شما بروی سربازان و جوانان ی میهن دوست و میهن پرست ی ایرانی با همکاری و همیاری برادر مسلمان ی شما صدام حسین این تبهکار خون ریز که محمد گونه محمدوار دگراندیشان را یکی پس از دیگری سربه نیست می کرد و سر می برید گلوله شلیک می کردند به زنان ی ایرانی برابر تازی نامه ی تازیان (قرآن عرب ها ) سوره ی نسا آیه 24 دست درازی (تجاوز) می کردند
سوره 4: النساء آیه ی 24
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا

﴿24﴾

زنان شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‏ايد [اين] فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين [زنان نامبرده] براى شما حلال است كه [زنان ديگر را] به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتى كه پاكدامن باشيد و زناكار نباشيد و زنانى را كه متعه كرده‏ايد مهرشان را به عنوان فريضه‏اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از مقرر با يكديگر توافق كنيد مسلما الله داناى حكيم است

(24)

این دست درازی ها (تجاوزهای) جنسی به دست ی سربازان ی برادران ی مسلمان ی صدام حسین شما در سرگذشت (تاریخ) به نام ی تازش ی دوم ی تازیان یادداشت (ثبت) شده است شگفتا که کسی نیست در این گذرگاه که بپرسد که بس کنید که کارنامه ی ننگین ی همه ی گروهک ها در ایران بسان ی خورشید فروزان آشکار و روشن است و اینگونه است مردمی که گذشته ی خود و دوستان و دشمنان ی خودشان را نمی شناسند این مردم ناگزیرند که پدیده های نادرست ی و رویدادهای سرگذشت (تاریخ) را دوباره آزمایش بکنند به گفته ی رودکی بزرگ

هر که ناموخت از گذشت روزگار

نیز ناموزد زهیچ آموزگار

اگر ما چند انگشت شمار از روشن اندیشان ی راستین ی ایران زمین را کنار بگذاریم دیگر نه از نام ی روشن اندیش و روشن اندیشان چیزی بر جای می ماند تا ما بتوانیم از آن سخنی بگوئیم ما مردمی - با پوزش بیشمار - خرد باخته ائی هستیم که بانگ بر می آوریم هنگامی که بیشتری ها( اکثریت) بانگ بر آوردند بدون آنکه از خود بپرسیم برای چی و برای کی بانگ بر می آوریم هنگامی که آتش ی خشم نابخردی ما به خاموشی گرائیده است تازه آرام آرام و گام به گام راستی های زندگی بسان ی پتکی آنچنان بر سرمان می کوبد که از برای چی و برای کی گلو ی خودمان را پاره کردیم و می کنیم بدون آنکه از چیزی و یا کسی آگاهی درست داشته باشیم شورش ی واپسگرای بهمن 1979 ترسائی (میلادی) را بایستی از این زاویه نگریست و از همین روی است که در سپیده دمان بامدادان فریاد درود بر شاه و در شامگاهان فریاد مرگ بر شاه سر می دهیم و یا وارونه ی آن ماندن ی خودکامگی( استبداد) در ایران ی سده ی بیست و یکم 21 آنهم به درازای زندگی یک انسان یعنی سی 30 سال در ایران مارا نبایستی شگفت زده کند چرا که

از ماست که بر ماست

ما نه آمدن ی ما با پرسش آغاز می گردد و نه رفتن ی ما و هیچگاه یاد نگرفته ایم که پرسش های ژرف بکنیم مارا تو سری خور به بار آورده اند از خانواده از دبستان تا دانشگاه و تا پیرامون کار مارا بی چرا زندگان به بار آورده اند به گفته ی حافظ بزرک
در پس آئینه طوطی صفتم داشته اند
آنچه استاد ازل گفت بگو می گویم
ما یا د نگرفته ایم از چیزی که آگاهی نداریم سخنی نگوئیم ما یادنگرفته ایم که بپرسیم ما که ایرانی هستیم و به خودمان و فرهنگ ی 9000 نه هزار ساله ی خود مان می بالیم چرا بایستی بسوی دشمنان ی سرزمین ی خودمان که پدران ی ما را سربریدند و به مادران و خواهران ی ما دست درازی (تجاوز) کردند و کودکان ی ما را به بردگی بردند بسوی بت خانه ی محمد (کعبه) آنهم به زبان ی تازی (عربی) به آئین ی اسلام نژادپرست ی محمد تازی نیایش بکنیم و نام های زشت ی تازیان (عرب ها) را به دنبال خود بکشیم و آنهم پیشوندهای ننگین و شرم آور این چنینی کلب سگ غلام نوکر بهره بری جنسی بردن و یا دیگر واژه های زشتی که روان ی هر ایرانی میهن پرست را به درد می آورد پوران ی( فرزندان ی) ایران زمین با آگاهی و یا نا آگاهی خود را سگ برده نوکر و کنیز تازیان( عرب ها) می دانند و شادمانند که پاژنامه ی( لقب) حاجی را پس از آئین ی (مراسم ی) سنگ و بت پرستی حج دریافت می کنند اکنون نبایستی شگفت زده شد که چرا خمینی خون خوار هندی که چرا خاتمی بی آزرم تازی پرست (عرب پرست) و چرا احمدی نژاد دیوانه و روانی بی آبرو بر ما و در سرزمین ی کوروش ی بزرگ و فرزانه ی فرهیخته ی ایران و جهان زرتشت ی بزرگوار فرمانروائی می کردند و می کنند تا هنگامیکه ما نتوانیم بگونه ائی ریشه ائی گنداب ی اسلام ی تازیان( عرب ها)
را که همه ی بدآموزی های ما از این آئین ی زشت و اهریمنی سرچشمه گرفته و می گیرد با پاد زهر درست که چیزی جز بازگشت به کیستی (هویت) ملی میهنی خودمان نیست بخشکانیم این دوره های فرمانروائی بیداد گرانه در ایران ادامه خواهد یافت و ایران ی ما همواره در گنداب اسلام ی تازیان (عرب ها) گرفتار و ایرانیان در این گنداب بسان ی پرندگان ی در کابوک (قفس) برای همیشه دست و پا خواهند زد