ايرج ميرزا
بیچاره چه می کشی خودت را
ديگر نشود حسين زنده
کشتند وگذشت ورفت وشدخاک
خاکش علف و علف چرنده
من هم گويم يزيد بد کرد
لعنت به يزيد بد کننده
اما دگر اين کتل متل چيست
وين دستة خنده آورنده
تخم چه کسی بريد خواهی
بااين قمه های نا برنده
آيا تو سکينه يی که گويی
سو ايستمیرم عميم گلنده
کو شمر و تو کيستی که گويی
گل قويما منی شمير النده
تو زينب خواهر حسينی
ای نره خر سيبل گنده
خجلت نکشی ميان مردم
از اين حرکات مثل جنده
در جنگ دو سال قبل ديدی
شد چند کرور نفس رنده
از اينهمه کشتگان نگرديد
يک مو ز زهار چرخ کنده
در سيزده قرن پيش اگر شد
هفتاد و دو سر ز تن فکنده
امروز چرا تو می کنی ريش
ای در خور صد هزار خنده
باور نکنی بيا ببنديم
یک شرط به صرفة برنده
صد روز ديگر برو چو امروز
بشکاف سر و بکوب دنده
هی برسر و ريش خود بزن گل
هی بر تن خود بمال سنده
هی با قمه زن به کلة خويش
کاری که تبر کند به کنده
هی بر سر خود بزن دو دستی
چون بال که ميزند پرنده
هی گو که حسين کفن ندارد
هی پاره بکن قبای ژنده
گر زنده نشد عنم به ريشت
گر شد عن تو به ريش بنده
آن کس که راستی ها را می داند و آن را دروغ می پندارد یک تبهکار است
برتولت برشت نویسنده و چکامه سرای نامدار آلمان
بلاذری در فتوح البلدان در باره ی تازش ی تازشگران ی مسلمان ی تازی (عرب ) - بویژه حسن و حسین بچه های علی پسر ابو طالب - به میهن ی ما ایران مازندران (تبرستان) می نویسد که
"
سعید بن عاص که در زمان عثمان والی کوفه بود (سال 29 ه .ق) بی آنکه از کسی فرمان دریافت کند از کوفه به قصد جنگ تبرستان( مازندران) رفت حسن (ع ) و حسین (ع) دو پسر علی بن ابی طالب در این جنگ با وی همراه بودند
(نگاه کنید به نوشته ی تاریخ دو هزار ساله ی ساری نوشته ی حسین اسلامی برگ 82 چاپ نخست 1372)
(عرب ها) می باشد و به روشنی می گوید که ایرانیان دشمنان وی (حسین) و دیگر تازیان (عرب ها) می باشند . اکنون تو ای ایرانی پور فرزانه ی فرهیخته ی ایران و جهان زرتشت ی بزرگوار در سده ی بیست و یکم 21 بایستی خرد خود را بکار گیری حسینی که تو برایش گریه و زاری می کنی خود و دیگر تازیان ی (عرب ها ی) مسلمان را برتر و ایرانیان را پست تر می نامد پیام های نخستین ی محمد تازی (عرب) را پیش از فرمانروائی بر مردم ی تازی ( عرب) در تازی نامه ی تازیان( قرآن عرب ها)
سوره 109: الكافرون آیه 6
لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ
سوره 2: البقرة آیه 256
لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ
در دين هيچ اجبارى نيست
سوره 49: الحجرات آیه 10
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ
در حقيقت مؤمنان با هم برادرند
را با دیده ی باز بخوان که چگونه محمد برای گردآوری یاران ی همراه و هم پیمان با هم میهنان ی خود در نخستین روزها ماه هاو سالها ی شورش محمدی با آنان مدارا میکرد و می گفت که
سوره 26: الشعراء آیه ی 214
وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ
و خويشان نزديكت را هشدار ده
و آنگاه که پس از نیرومند شدن همین محمد پشت ی پا به سخنان ی نخستین ی خود می زند و سرشت ی راستین و خوی جانوری (حیوانی) خود را به همگان نشان می دهد که به گفته ی مولوی
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
و اینگونه است که آتش ی فرمانروائی خودکامگی انسان ها را آلوده و به پستی می کشاند و محمد و یارانش چگونه به نام ی الله و انسان انسان ها را در راه الله سر بریدند و به بردگی بردند و به دارائی آنان برابر تازی نامه ی تازیان (قرآن عرب ها ) سوره ی انفال دست برد زدند و به زنان ی آنان برابر سوره ی نسا آیه ی 24 دست درازی( تجاوز) کردند
و دگر اندیشان ی آزاد اندیش را به نام ی کافر مشرک منافق یکی پس از دیگری برابر تازی نامه ی تازیان (قرآن عرب ها) سربریدند
سوره 9: التوبة آیه ی 123
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
سوره 9: التوبة آیه ی 29
قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ
با كسانى از اهل كتاب كه به الله و روز بازپسين ايمان نمىآورند و آنچه را الله و فرستادهاش حرام گردانيدهاند حرام نمىدارند و متدين به دين حق نمىگردند كارزار كنيد (بکشید) تا با [كمال] خوارى به دست خودجزيه دهند
سوره 9: التوبة آیه 5
فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
پس چون ماههاى حرام سپرى شد مشركان را هر كجا يافتيد بكشيد و آنان را دستگير كنيد و به محاصره درآوريد و در هر كمينگاهى به كمين آنان بنشينيد پس اگر توبه كردند و نماز برپا داشتند و زكات دادند راه برايشان گشاده گردانيد زيرا الله آمرزنده مهربان است
وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَاء فَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِيَاء حَتَّىَ يُهَاجِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلاَ نَصِيرًا
سوره 47: محمد آیه 4
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ
سوره ی المائده آیه ی 33 و سوره ی الا عراف آیه ی 124
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ
سوره ی الا عراف آیه ی 124
دستها و پاهايتان را يكى از چپ و يكى از راست خواهم بريد سپس همه شما را به دار خواهم آويخت
و تو ی ایرانی ناآگاهانه دریوزگی بیگانگان را بویژه تازیان (عرب ها) را می کنی و بسان ی دیوانگان زنجیری بر سر و کو پا ل خود می کوبی که وای حسین کشته شد حسینی که به مادران و به خواهران هم میهنانت دست درازی (تجاوز) کرده است و هم میهنانت را بسان ی گوسپند یکی پس از دیگری سر برید و دیگر هم میهنانت را - زنان و مردان را - در بازارهای بردگی در مدینه می فروخت . نوشته ی پائین را می توانی در خانه ی خودت آویزان کنی تا روزانه چند ین با ر سخنان اندیشمندانه ی ؟؟؟ حسین تازی (عرب) را بخوانی تا روزی روزگاری از تازی پرستی (عرب پرستی) به در آئی و پوشا ک ی زشت ی بیگانه پرستی و دریوزگی را بدری و راه راست ی میهن دوستی و میهن پرستی را آغاز نمائی
من سگ حسین هستم !!!
ایرانی اینگونه خود را پست و نوکر می داند و خود را سگ حسین تازی(عرب) می داند که به زنان و دختران ایرانی دست درازی(تجاوز) کرده است
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen