Sonntag, 16. November 2008

پاسخ به نوشته ی یک دوست

پاسخ به نوشته ی یک دوست
در نوشته ی پائین خرده گیری (انتقاد) دوست ی فرهیخته ائی را در باره نوشته ی من چرا ایرانیان از تازیان ی مسلمان (عربها) شکست خوردند و پاسخ ی من به نوشته ی ایشان را می خوانید

نخست نوشته ی ایشان

*
گردن کشی زمینداران بزرگ و گرایشات آنان به بخش بخش کردن ایران زمین
*
بستن باژهای (مالیات) سنگین به مردم تهی دست و نگرفتن باژ (مالیات) از توانگران و دارایان که این پدیده خود مردم ی ایران را از فرمانروایان ساسانی دورساخت
*
پیمان شکنی (خیانت) پارسایان ی(روحانیان) زرتشتی و پدافند آنان از ستم ی توانگران دارایان و درباریان ی ساسانی
*
بیزاری و رمیدگی مردم ایران از بیدادگران ی فرمانروایان ی ساسانی
*
کشتار دادگران ی مزدکی به دست ی بیدادگران ی ساسانی
دوست گرامی
بهتر است در دوباره نگاری آنچه بهانه جویان پیش از ما در این باره نوشته اند کمی بیشتر اندیشه کرد
چرا که اینهایی که در بالا میگوید دلیل و بهانه ای است که بخشی از تازی پرستان از آن سود برده و هجوم تازیان
و شکست ایرانیان را از دلدزدگی ایرانیان از خودشان و از دستگاه، فرهنگ و دینشان می دانند و پس از آن میگوید
که چون ایرانیان از دستگاه، فرهنگ و دین خود برگشته بودند اسلام و تازیان را با آغوشی باز پذیرفتند و در جلوی تازیان
هیچگونه ایستادگی از خودشان نشان ندادند. پس تازیان کشتاری نکرد ه اند و کتابی نسوزانده اند و شهری را ویران نکرده اند
و و و و ایرانیان دلبسته و چشم براه ناجیان خود، تازیان و سردسته انها علی بودند.
ولی ما می دانیم که چنین نبوده. اگر ایرانیان آنگونه که شما میگوید از خودشان دلخسته بودند با پایداری های آنها در پیش
تازیان چه می کنید؟

آنگاه پاسخ ی من به نوشته ی ایشان

پیشگاه ی دوست ی ارجمند

من در نوشته ی کوتاه ی خودم کوشش کردم انگیزه های شکست ی ایرانیان را از تازیان ی مسلمان آنگونه که یک کشور بزرگ و با فرهنگ ی جهان با گرفتاری های بیشماری که با آن دست به گریبان بود را به زبا ن آورم . شما به درستی می دانید که بیزاری از فرمانروائی و فرمانروایان ی ساسانی انگیزه ائی برای پذیرفتن ی تازش ی تازیان ی بیگانگان ی مسلمان از سوی مردم ی ایران نبوده و نمی باشد . مردم ما اکنون از فرمانروایان ی مسلمان ی آخوند بیزارند اما تازش ی بیگانگان - بویژه آمریکائیان - به میهن خود را هرگز نمی پذیرند . من در نوشته ی خودم همان چیزی را که سده ها به دروغ به ما چپاندند که ایرانیان با آغوش باز به پیشواز تازشگران ی مسلمان رفتند نوشتم و دیدگاه ها ی نادرست و دروغ پردازی های شریعتی و مطهری را با راستی ها و درستی ها سنجیدم و آشکارا گفتم که کودکان ی دبستانی هم دیدگاه ها ی تازی پرستانی بی آزرمی بسان شریعتی و مطهری را نمی پذیرند تا چه رسد به بزرگان و خداوندان ی اندیشه . سرنگونی و فروپاشی فرمانروایان ی ساسانی پدیده ی آسان و زود گذری نبوده است که تازیان ی مسلمان بتوانند به این آسانی بر کشورپهناوری بسان ایران زمین چیره گردند خون خون ریزی و کشتار همگانی ایرانیان و خوی ستمگری و نا انسانی تازیان ی مسلمان یکی از چهارده پدیده ائی بوده است که کمر ایرانیان را شکست ایرانیان همواره در برابر تازیان ی مسلمان ایستادند که من از کشته های بیشمار آنان - تازیان - سخن گفتم که تازیان تازی پرستان و تازی گرایان از آنها به نام شهید در نوشته های خود یاد کردند و می کنند. در جستجوی راستی و درستی دنبال ی یک انگیزه گشتن انسان راه به جائی نمی برد پدیده ها را بایستی آنگونه ارزیابی کرد که با راستی و درستی درهم آمیزد من از چهارده 14 پدیده نام بردم که همه دست به دست هم دادند تا آن چیزی پدید آمد که من نامش را به خاک سیاه نشاندن ایران زمین و آغاز سیه روزی ایرانیان گذاشتم . در پایان از نوشته گفتار و راهنمائی های شما بسیار سپاسگزارم
با درود و سپاس بیشمار

Keine Kommentare: