آیا از ایران تنها دریادها میتوان سراغ گرفت ؟
پیشگاه ی هم میهنان ارجمند
با درود و سپاس بیشمار از نامه ی خودکار(ایمیل) شما و نوشته ی خودتان و برگردان نوشته ی نویسندگان باختر زمین
شما از من پرسیده اید که
« آیا از ایران تنها( فقط) در یادها(خاطره ها) میتوان سراغ گرفت؟ » ؟
پاسخ به این پرسش شما بسیار آسان می باشد ، و آن هم یک « نه بزرگ » می باشد ؛ چگونه کشوری می تواند تنها در یادها زنده بماند ،هنگامی که خودش بنیانگذار پیک(پست)، بنیانگذار پشتیبانی از پیرامون زیست ، بنیانگذار پشتیبانی از جانوران بی گناه و بی آزار ، بنیانگذار جنبش کشاورزی ، بنیانگذار دانش و فرهنگ ، و بنیانگذار نخستین فرمانروائی شاهنشاهی(امپراطوری) جهان بوده است . اگر ایران زیبا و دل آرای ما ، با یک گردباد سرگذشت (تاریخ) ، بسان تازش های بیشماری که به میهن ما شده است ؛ از روی ره نامه ی(نقشه) جهانی پامال می شده است ؛ بایستی امروز من و شما نام ایران را نشنیده باشیم . نگاهی به کشورهای امروزی تازیان(عرب ها) بیاندازید ، این ها مصر ، سوریه ... با یک تازش تازیان(عرب ها) مسلمان به پیشوائی عمر مسلمان و دیگران نه تنها زبان پاترمی(ملی) خودشان را از دست داده اند ؛ ونکه(بلکه) در شکم اسلام تازیان(عرب ها) جایگزین شده اند. ایران زمین کشوری نبوده است و نیست که با یک و چند تازش ، تنها در یادها بماند ، یک نمونه ی بسیار کوچک آن ، تازش دوم تازیان در شورش واپسگرای بهمن 1979 ترسائی(میلادی مسیحی) تازی پرستان(عرب پرستان) آخوند بوده است ؛ که به درازای سی 30 سال تازی پرستان(عرب پرستان) کوشش کرده اند که فرهنگ و آئین ایرانی را نابود سازند ، به هرروی(اما) نتوانسته اند . اگر فرهنگ و آئین ایرانی به این آسانی نابود شدنی بوده است ؛ دیگر گفتگو امروزی بر سر فرهنگ و آئین ایرانی بی چم(بی معنی) بوده است . ما ایرانی ها با سر افرازی امروز می بینیم ؛ که ایرانی ها به شناسه(هویت) و پاترمی گری(ملییت) خودشان آگاهی دارند ؛ ناگفته نماند که آخوندها در کردار خستو(معترف) شدند که فرهنگ ایرانی را به این آسانی ها نمی توان نابود ساخت ؛ اگر این کار شدنی بوده است ، اسکندر مگدونی(مقدونی) ، چنگیز ، تیمور و تازیان
(عرب ها) مسلمان می توانستند فرهنگ و آئین ایران را نابود سازند . ایران زمین بسان درخت کهن و پهناوری است که ریشه در دل سرگذشت(تاریخ) و فرهنگ جهانی دارد و دیگر فرهنگ ها همه و همه شاخ و برگ های فرهنگ ایران زمین می باشند. فرهنگ ایران ، فرهنگ روشنائی ، فرهنگ مهر گستری ، فرهنگ هم زیستی برادر گونه ی همه ی آدمیان روی زمین می باشد ؛ و هم از این روی است که نخستین نوشتار جهانی آرمان آدمی گری(حقوق بشر) آدمیان از سوی یک ایرانی با نام کوروش بزرگ به جهانیان پیشکش شده است ؛ چگونه چنین اندیشه و فرهنگ بسیار توانا می تواند از دل سرگذشت(تاریخ) جهان نابود گردد . ایران و فرهنگ ایرانی بسان مادر باردار و کودک هنوز چشم به جهان نگشوده می باشد ، آنگونه که یک مادر از کودک خودش آرام آرام نگهداری و پاسداری می کند ؛ فرهنگ ایران زمین و ایران زیبا و دل آرای ما به پاسداری و نگاهبانی ما تک تک ایرانیان نیاز خواهد داشت ؛ چرا که این فرهنگ پویا و توانا ، دشمنان بیشماری هم دارد . ایران و فرهنگ ایران همواره جاودان خواهد ماند ، هنگامی که ایران زمین و ایرانی ها به ارزش مهر گستری و پویای این فرهنگ جهان گستر آگاه باشند
با درود و سپاس بیشمار
نیما
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen