میر حسین موسوی کیست ؟
پرسش از زهرا رهنورد : منظورتان از " روشنفکر ایرانی " چیست؟
زهرا رهنورد: منظورم روشنفکرانی است که دین اسلام برایشان در اولویت است نه هوویت ایرانی.ميرحسين موسوی: زنان نبايد بی جهت در کوی و برزن ظاهر شوند،بايد حريم جدايی زن و مرد حفظ شود
به ایران زمین از چنین پشتیی
نماند آتش هیچ زردشتیی
پیروز پارسی( فردوسی) بزرگوار
میر حسین موسوی یک تازی پرست ی(عرب پرست)بی آزرم ی پیورز(متعصب) مسلمان ی شماره ی یک می باشد که پیرو آئین ی اسلام ی تازیان ی(عرب ها) اهریمنی دست و پا بریدن به دار آویختن سنگسار کردن تازیانه زدن رو گیری زورکی(حجاب اجباری) دگر اندیش ستیزی کردن یهودی و بهائی ستیزی کردن می باشد و خود میر حسین موسوی بارها و بارها خود را پیرو راه ی خمینی هندی می دانست و هنوز هم می داند میر حسین موسوی به درازای هشت 8 سال نخست وزیر و وزیر برون مرز(وزیر امور خارجه) اسلام گرایان و آخوندها بوده است و او بهترین دوستی ها و پیوند های بینشی(عقیدتی) را با آخوند ها بویژه با خمینی هندی داشته است میر حسین موسوی هموند(عضو) حزب جمهوری اسلامی و سر دبیر روزنامه ی جمهوری اسلامی پس از شورش ی واپسگرای 1979 ترسائی (میلادی مسیحی) بوده است میر حسین موسوی به همراه ی همسرش زهرا رهنورد دختران و زنان ی ایران زمین را به فرمان ی آئین ی اهریمنی اسلام ی تازیان و به فرمان ی پیشوایان ی آخوندش در گونی کرده است و برای زنان و دختران ی کارمند بخش نامه ی روگیری زورکی(حجاب اجباری) در هنگامه ی فرمانروائی اش در پایه ی(مقام ی) نخست وزیری اش به کار بسته است میر حسین موسوی نه تنها کوچکترین نگاه ی خرده گیرانه( منتقدانه) به سرکوب ی خشن ی زنان و دختران ی ایرانی با همکاری همسر تازی پرست اش
(عرب پرست اش) زهرا رهنورد با دیگر خواهرا ن اسلام گرایش نداشته است و هنوز هم ندارد ونکه (بلکه) در سرکوب ی زنان و دخترانی که رو گیری زورکی
(حجاب اجباری) را نمی پذیرفتند نخش(نقش) پایه ائی به همراه ی زن ی تازی زاده اش(عرب زاده اش) در سرکوب ی زنان و دختران ی ایرانی داشته است میر حسین موسوی به درازای(طول) سه 3 سال کشور ایران را از پیشرفت ی دانشی(علمی) بازداشته است چرا که ایشان و دوستان ی حزب اللهی شان با بکارگیری واژه ی انقلاب فرهنگی !!! که چیزی جز نابودی فرهنگ و دانش و دانشگاه نبوده است یک کشوری را به همراه ی برادران ی حزب اللهی شان به سراشیبی روانه کرده است میر حسین موسوی گناهکار(مجرم) شماره ی یک در کشتارهای بیشمار زندانیان ی سیاسی در سال های 1982 تا 1989 ترسائی(میلادی مسیحی) که به کشتار های سالهای 60 تا 67 نامدار( مشهور) می باشند می باشد و دست های چرکین ی این مسلمان ی عرب پرست ی پیورز(متعصب) به خون ها ی کودکان جوانان دختران و زنان ی ایرانی آلوده است میر حسین موسوی به گناه ی(جرم) کشتار زندانیان ی سیاسی در یک دادگاه ی ایرانی و یا جهانی بایستی پاسخ گوی تبهکاری ها و کشتارهای زندانیان ی سیاسی در یک دادگاه ی دادگستر باشد میر حسین موسوی یار با ارزش ی فرمانروایان ی آخوندهای مسلمان از آغاز شورش ی واپسگرای 1979 ترسائی (مسیحی میلادی) تا به امروز بوده است آخوندها پس از ورشکستگی شان در همه ی پهنه های سیاسی ناگهان به یاد میر حسین موسوی دوست و یار پیشین وهمیشگی خود افتاده اند و او را به پیکار گزینشی
(مبارزه ی انتخاباتی) فرا خواندند تا به مردم بگویند که یار با ارزش و پیرو راه ی راستین ی خمینی هندی هم در این گزینش(انتخابات) همراه ی ما می باشد آخوندها پیش از بازی های مارگیری گزینش(انتخابات) که هیچگاه به اندیشه ها ی شان هم نمی رسیده است که این گرگان ی مسلمان به جان ی همدیگر بیافتند تا هر کسی بتواند جایگاه و پایگاه ی بهتر و ارزان را به سود خویش و هم کیشان ی خویش بگشاید این بازی های مارگیری گزینش(انتخابات) نه تنها ایرانیان را گول زده است
(فریب داده است) ونکه (بلکه) باختریان که همواره به اندیشه ی( فکر) سود کشورهای خودشان بودند و می باشند گاه (وقت) را شایسته ی ارزیابی و ارزش یابی دیدند و با همه ی هستی شان از میر حسین موسوی پشتیبانی کردند و هنوز هم می کنند تا بهتر از احمدی نژاد با میر حسین موسوی ساخت و پاخت و زد و بندهای سیاسی بکنند و هم از این روی است که کشورهای باختری از میر حسین موسوی پشتیبانی می کنند با هستی (وجود) اینکه میر حسین موسوی برابر آئین نامه ی جهانی بسان ی آدم کشان ی جهان می بایستی به دادگاه جهانی کشیده می شد برای کشورهای باختری هیچ چیزی با ارزش تر از سودهای هنگفتی نیست که این پشتیبانان ی آرمان ی آدمی گری(حقوق بشر) !!! به آن اندیشه (فکر) می کنند
مردم ی ایران بویژه جوانان ی ایران زمین بایستی بدانند که میر حسین موسوی نبایستی بر جنبش ی پاترمی(ملی) میهنی مردم ی ستم دیده ی ایران پس از سی 30 سال درد و رنج و شکنجه و کشت و کشتار آنان که میر حسین موسوی خودش یکی از هموندان ی (اعضای) همین فرمانروایان ی فرمانروائی(حکومت) سنگسار بوده است سوار شود چرا که میر حسین موسوی نیامده است تا فرمانروایان ی آخوند و روش ی(نظام ی) فرمانروائی
(حکومت) اسلامی را در هم بکوبد میر حسین موسوی آمده است چرا که او اسلام وفرمانروائی
(حکومت ی) اسلامی را در حال ی فرو پاشی می دیده است و هم از این روی است که میر حسین موسوی خودش بارها گفته است که او پیرو پیشوای خود خامنه ائی پیرو فرمانروائی (حکومت) اسلامی و پیرو آئین ی بنیادی( قانون اساسی) جمهوری اسلامی می باشد پس خویشکاری(وظیفه ی) همه ی ایرانیان میهن پرست می باشد که نگذارند که میر حسین موسوی از واژگونی فرمانروائی(حکومت ی) اسلامی و نابودی اسلام ی تازیان (عرب ها) پیشگیری(جلو گیری) بکند
فشرده سخن(خلاصه ی کلام) میر حسین موسوی آمده است که :
یک
از نابودی اسلام در ایران زمین پیشگیری( جلوگیری) بکند
دوم
از نابودی فرمانروائی (حکومت ی) اسلامی در ایران پیشگیری(جلوگیری) بکند
سوم
از کشاندن ی خود به دادگاه ی پاترمی( ملی) و یا دادگاه ی جهانی به گناه ی (جرم) کشتار زندانیان سیاسی در ایران در سال های 1982 تا 1989 ترسائی
(مسیحی میلادی) هنگام ی نخست وزیری خودش پیشگیری(جلوگیری) بکند
چهارم
با آمدن به درون ی پیکار گزینشی( مبارزه ی انتخاباتی) و بکارگیری چهره ی انسان دوستانه جوانان و مردم ی ایران را آگاهانه گمراه سازد که گویا میر حسین موسوی در کشتار سال های 60 و 67 نخست وزیر ایران نبوده است
پنجم
بر پیکر مرده ی اسلام و فرمانروائی(حکومت ی) اسلامی باد ترسائی(مسیحائی) بدمد تا شاید از مرگ ی اسلام و فرمانروائی (حکومت) اسلامی پیشگیری(جلوگیری) بکند
ششم
در هنگامه ی واژگونی کشتی نوح فرمانروائی( حکومت) اسلامی فرمانروایان ی مسلمان و همه ی این سروران به ژرفنای نابودی کشانده خواهند شد این را همه ی آخوندها بویژه میر حسین موسوی بخوبی می دانند
هفتم
همسر میر حسین موسوی زهرا رهنورد بسان ی خود میر حسین موسوی اسلامیت را بر ایرانیت برتری می دهد پس ایشان هرگز نمی تواند نماینده ی برگزیده ی مردم ایران باشد چرا که آن کس با ایران و فرهنگ ی ایران سر پیکار دارد و تیشه به ریشه ی شناسه(هویت) و پاترمی (ملیت) و شهری گری(تمدن) ایرانیان و ایران زمین می زند هرگز نمی تواند نماینده ی راستین و برگزیده ی مردم ی ایران با فرهنگ ی 9000 ساله اش باشد
نیما
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen