Mittwoch, 24. März 2010

Zoroaster´s Birthday / Der Geburtstag von Zarathustra /زاد روز زرتشت

Zoroaster´s Birthday / Der Geburtstag von Zarathustra /زاد روز زرتشت

http://www.youtube.com/watch?v=zyvOTw-8ez8&feature=related

http://www.youtube.com/watch?v=GS7QQRW6H7k


http://www.youtube.com/watch?v=5XfTZmBQb2c

http://tbn1.google.com/images?q=tbn:NxuhJaDEEhAl6M:http://www.zarathushtra.com/z/life/images/z1col.gif


ستاره​ائی بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را رفیق و مونس شد


حافظ
http://www.1st-dream.de/files/rose_1.jpg

فرخنده باد

زاد روز فرزانه ی فرهیخته ی ایران و جهان زرتشت بزرگوار



اشو زرتشت -  zoroaster

بر خاسته

از آرامش

شب

تنهائی

بی پایان

من

نشسته

در سیاهی

شب

اندوه

بی پایان

من

کجاست

چراغ دان

فروزان

زندگی

زرتشت ؟

کجاست

فرزان

فرهیختگی

بالندگی

زرتشت ؟
http://www.emjey.com/farsi/news/archives/images/Zarathushtra_eMJey.gif

یکی از شگفتی های همیشگی ما ، از روشن اندیشان نامدار و گمنام ایران زمین ، نشناساندن اندیشه ها ی زیبا و دل آرای اشو زرتشت اسپنتمان ، به مردم ایران ، بویژه به جوانان ایران زمین بوده است . اگر کوشش های فرزانه ی فرهیخته ی ایران زمین استاد پورداوود ؛ که بر این باور بود که


"

دل هر ایرانی آتشکده ائی است

"

http://tbn1.google.com/images?q=tbn:p6CRjg6FkJ-pNM:http://www.webnoosh.com/files/ebraahim-poor-daavood.jpg

استاد پورداوود

و چند تائی را ما نادیده بگیریم ، زرتشت بزرگوار ، نه تنها در دل مردم
ایران ، آنگونه که شایسته و بایسته اش بوده است ، جایگاه و پایگاهی آنچنانی نداشته است ، با اینکه( حتی) روشن اندیشان ما هم ، این فرزانه ی بزرگ همه ی روزگاران را نمی شناختند ؛ که این خود نشان می دهد ؛ که روشن اندیشان ایران زمین تا چه اندازه با فرهنگ خویش بیگانه و با فرهنگ بیگانه خویش بودند ، بیهوده نیست ؛ که به جز چند تنی ، همه ی این روشن اندیشان نامدار و بی نام گنده گوی کشور ما ، زیر پر و بال خمینی هندی ، به ریسمان الله و محمد پسر عبدالله ی تازی (عرب) چنگ زدند ، تا هرچه زودتر ، فرمانروائی آئینی(حکومت
دینی ، مدینه النبی) را در پایان سده ی بیستم بسازند . یادم می آید ، آنگاه که من در دبیرستان بودم ، دوست هم دبیرستانی ما ، از آموزگار زبان انگلیسی ما پرسیده بود که ؛ چرا ما ایرانیان بایستی زبان انگلیسی ها را بیاموزیم ؛ که آموزگار با فرهنگ ما که نام های زیبا ی پارسی ، مهرداد و نکیسا را ، در کشور اسلام زده و بیمار ما ، روی بچه های خود گذاشته بود ، پاسخ ی زیبا و شایسته ائی ، به دوست هم دبیرستانی ما داده است . دلم می خواست ؛ که این دوست ما ، اینگونه می پرسید ؛ که چرا ما در کشور و سرزمین ایران ، بایستی آئین اسلام بیگانگان تازشگر مسلمان تازی(عرب ) را ، که پدران ما به فرمان این آئین اهریمنی ، به دست شمشیر زنان مسلمان تازی(عرب) سربریده شدند ، در آموزشگا ه های(مدارس) ایران زمین به
دانش آموزان ی خود آموزش بدهیم ؟
اکنون ، پس از گذشت سا ل ها از آن پرسش و پاسخ ، هنوز ما ایرانیان ، درگیر این آئین اهریمنی ، در سده ی بیست و یکم 21 هستیم ؛ که همه ی هستی پاترمی(ملی ) مارا ، به آتش کشیده است. در بیرون از کشور ، همواره آوائی شنیده می شود ؛ که پادشاه ی پیشین ایران زمین آریامهر ، خودشان هم به آئین اسلام واپسگرای تازیان(عرب ها) باور داشتند
دوستان و هم میهنانی که ؛ پس از اینکه فرمانروائی (حکومت) اسلام راستین محمد تازی(عرب) را به چشم خود در ایران دیدند ، تازه به این اندیشه افتادند ؛ که اگر ما هم به آئین پاد(ضد) مردمی تازیان(عرب ها) باور داشتیم
گناهی نداشتیم ؛ چرا که پادشاه ی کشور کوروش ما ، خود به نام(بعنوان) پیشوای سرزمین یک کشور بزرگ و پهناور شاهنشاهی ، به اسلام ماورای واپسگرای تازیان( عرب ها) باور داشته است و به مکه(حج) هم رفته است . این دوستان ، شاید بر این باورند ؛ که اگر ایشان و یا دیگران ، به جای آریامهر پادشاه ی ایران زمین بودند ، به مکه(حج) نمی رفتند و یا کشور ما را ، از گنداب اسلام اهریمنی رها می ساختند و یک اسلام زدائی ریشه ائی می کردند . نگارنده بر این باور است ؛ که اگر به جای آریامهر ،اندیشمند آلمانی کارل مارکس ، هم پادشاه ی ایران زمین بود ، نمی توانست کار دیگری انجام دهد ؛ آنچه که مردم ما و سرزمین بیمار و اسلام زده ما ، بویژه آخوند های تازی پرست(عرب پرست) ، از پیشوای خود چشم داشت( انتظار) داشت
و دارد . سرزمین ما ، پس از شکست ننگین کادوسی (قادسیه) نخست ، در 1400 سال پیش ، شیر بی سر و یال و کوپال شده بود ، مگر پیشوایان ایران زمین ، از سرزمین از ما بهتران آمدند ؛ که جدا از مردم و باورهایشان ، کارهایشان را به پیش ببرند . همگی ما ، داستان پیشکش(اعطای) رای به زنان را در شورش خمینی هندی ؛ که فرجامش به 15 خرداد کشیده شده است می دانیم ؛ که چگونه اسلام گرایان تازی پرست (عرب پرست) ، چوب لای چرخ فرمانروایان کشور شاهنشاهی گذاشتند ، این خود نشان می دهد ؛ که دستگاه ی اهریمنی آخوند های تازی پرست(عرب پرست) ، آنچنان نیرومند بود ؛ که فرمانروایان فرمانروائی(حکومتی ) دوران پهلوی ، همواره می بایستی ، سیاست یک بام و دو هوا ؛ و یک گام به پیش و دوگام به پس رابیازمایند
درست است ؛ که در ایران آریامهری ، پیشوایان فرمانروائی (حکومتی) ، خود آئین کشورداری را به پیش می بردند ؛ به هر روی( اما)، ما یک چیزی را نبایستی فراموش بکنیم ؛ که سایه ی اسلام خودکامه و آخوندهای خون آشام ، همواره نه تنها بر کشور ما ، ونکه(بلکه) بر سر پیشوایان و فرمانروایان دوران پهلوی ، بسان بختکی اهریمنی گسترده بود ؛ و آنها نه اینکه دوست نداشتند ، ونکه(بلکه) از فرمانروایان آخوند و اسلامشان همواره ، در ترس و لرز بودند ؛ چرا که آخوند ها ، خودشان فرمانروائی(حکومت) ویژه ی اسلامی خودشان را داشتند ؛ با این گفتار ، به پرسش نخستین مان بر می گردیم ؛ که چرا ایرانیان زرتشت فرزانه ، اندیشمند و بزرگوار را نمی شناختند ؟ پاسخ این پرسش خیلی آسان است ؛ پیشوایان کشوری ولشگری ما اسلام دوست و اسلام پناه بودند ؛ روشن اندیشان کشور ما ، یا اسلامی دو آتشه بودند و یا چپ روسی ، چپ چینی و یا چپ آلبانی ؛ تنها چیزی که در این گذرگاه ، همچون سپنداری(شمعی) ، آرام ، آرام می سوخت و هنوز هم می سوزد فرهنگ ایران زمین بوده است ؛ که به دست خود ایرانیان ، به باد فراموشی سپرده شده است و اینگونه بوده است ؛ که ما پاسخ خودمان را ، پیش از آنکه در آغاز نوشته یمان ، به شما خوانندگان ارجمند بگوئیم ؛ که چرا پیشوایان کشور ما ، آئین زرتشت فرزانه را ، در آموزشگاه های(مدارس) ایران ، به بچه های ایران زمین ، آموزش ندادند ، گرفتیم *************************


فرخنده باد ششم فروردین ، زاد روز فرزانه ی فرهیخته ی ایران و جهان ، زرتشت بزرگوار

فرخنده باد ، زایش خرد گرائی ، خردورزی و مهرورزی

فرخنده باد آئین جهانی ، خردگرائی و خرد ورزی اندیشمند و بینشمند بزرگ پارسی ، زرتشت فرهیخته ، فرزانه و بزرگوار

ایران زمین ، خورشیدی تابان دارد ؛ که هیچ دانشمند و بینشمندی نتوانسته و نمی تواند ؛ که بر واژه گان زیبا ، دل آرا و جاودان این تک ستاره ی آسمان ایران زمین
گفتار نیک
پندار نیک
کردارنیک

بیافزاید

زرتشت فرزانه ، بنیانگذار نگهداری از پیرامون ی زیست در 4000 سال پیش

زرتشت فرزانه ، پشتیبان راستین جانوران بیگناه و بی آزار

زرتشت فرزانه ، پشتیبان کشاورزان

زرتشت فرزانه ، پشتیبان تهیدستان

زرتشت فرزانه ، برای بی خانمان خانه آرزو می کند

زرتشت فرزانه ، برای چارپایان چمن و چراگاه فراهم میکند

زرتشت فرزانه ، برای آدمیان روی زمین نیکی
در گفتار
پندار
کردار
آرزو می کند

زرتشت فرزانه ، به آبها ارج میگذارد

زرتشت فرزانه ، به گیاهان ارج میگذارد

زرتشت فرزانه ، به هستی ارج میگذارد

زرتشت فرزانه ، از آزار کشاورزان و چارپایان اندوهگین میگردد
زرتشت فرزانه ، از خون ریختن وخون ریزی بیزار است
زرتشت فرزانه ، از بریدن سر جانوران بی آزار و بیگناه بیزار است

زرتشت فرزانه ، راستی را می ستاید

زرتشت فرزانه ، از دروغ بیزار است

زرتشت فرزانه ، شادی را می ستاید

زرتشت فرزانه ، با لبخند چشم به جهان گشود

و اینگونه است که زرتشت فرزانه در 4000 سال پیش میگو ید

بشنوید شما با گوش های خود

والاترین راستی را

بنگرید با بینش روشن راهها را

پیش از آنکه پیامی را گسترش دهید

نخست پیا م را دریابید

بهترین گفته ها را با گوش دل بشنوید

و با اندیشه ی روشن بنگرید

باریک بینانه بسنجید

آنگاه هر دختر و پسر

هر مرد وزن

آزادانه راه خویش را برگزینید

دیدگاه های فرزانگان و فرهیختگان ی جهان ، در باره ی تک ستاره ی آسمان ایران زمین ، زرتشت ی بزرگوار

ويلی دورانت

دين زرتشت دينی با فروشكوه بود كه همچون ديگر دينها كه سرشار از درونمايه خونريزی و بت ‌پرستی و خرافه‌ گرايی بودند روی خوشی با اين ناشايستها نداشت و پاک و پاكيزه بود زردشت اين دستور تلايی را داده است كه آنچه را برخود نمی ‌پسندی برديگران روا مدار

خويشكاری هركسی سه سويه است

1

با دشمن چنان رفتار كن كه دوست گردد

2

بدجنس را به راستی و درستی رهبری و راهنمائی كن و نادان را به دانايی

3

و سومين بخش آن است كه بزرگترين برتری پارسايی و پرهيزكاری است و پس از آن راستگويی وراست كرداری

سرپرسی سايكس

از ديد من بسيار دشوار است كه بتوان كسی را يافت كه بتواند آموزشهايی بالاتر از آموزشهای زرتشت برای مردم پيداكند سروده‌ های اين مرد بزرگ بی گمان جاويدند و هيچگاه گرد سالها برچهره‌اش نخواهد نشست كه آنرا پنهان دارد

ارزش سروده‌های زرتشت در پاک دلی گوينده و راستی بنيادينی است كه اوسخت باور داشته است

نيچه

http://tbn1.google.com/images?q=tbn:cFRBDhaixQvj8M:http://www.anthroposophie.net/steiner/Lebensgang/bilder/Friedrich_Nietzsche.jpg

زردشت بزرگترين پيامبر هوشمند و تيزهوشی است كه پايه‌های گسترده انديشه سازنده و مردمی اش تاكنون برای باختر استوارترين ستون زندگی بوده است انديشه زردشت آموزشهای بزرگی برای نيک زندگی كردن نيک در پيوند بودن نيک ‌‌رفتار داشتن ونيک سخن گفتن و بالاتر از همه چگونه ارج و ارزش نهی به ديگران است او هيچگاه در هيچ سخنش از به كاربردن پی ‌در پی راستی و درستی خودداری نكرده وپيوسته همه مردم را بدين سو خوانده است

در سخن زردشت شكوهي يافت ميشود كه در كمتر سخني ميتوان يافت

هرتسفيلد

پشتكار و كوششهای خستگی‌ناپذير از فروزه‌های درخشان ايرانيان می ‌باشد كه برپايه راستي و درستی استوار شده است كه همه آنها پرتوی از آيين شكوهمند و پرفروغ زردشت است

وتين آمريكائی

زردشت از همه نگرها ستودنی است بيگمان مسيح پيرو او بوده واز انديشه او بهره گرفته است سه سخن رسا و روان و شكوهمند او

پندار نيک گفتار نیک كردار نيک

پايه و بنياد همه دين ها ست و هيچ خردمندی نتوانسته است چيزی بر آن بيفزايد

هرتل

از لا به لای گاتها به خوبی روشن ميشود كه يک مرد تيزهوش و هوشمند پرتلاش نيک ‌خواه خيرانديش مهربان مهرورز مهرجو پاک دل نيک ‌كنش سخن می ‌گويد كه با خرد راست است و با ديگران نيز از روی راستی سخن می ‌گويد

زردشت به هواداری از راستی و درستی و فروزه‌های نيک سر برافراشت و آسودگی و آسايش را برای مردم آرزو كرد منش او در پايه بلندی و برفراز دانايی ساخته شده و دور از هرگونه سستی و زبونی كه بيشتر مردم به آن دچارند استوار گشته است او از خونريزی و آزار زبونی و خواری بردگی و پستی و از آيين اهريمنان سخت رويگردان بود و با آنها پيكار ميكرد

پروفسور ميه

فروزه‌های ايرانيان باستان ستايش آميزند ولی بايد دانست كه انگيزه‌ آنها آموزشهای نیک خواهانه و مردمی زردشت ميباشد

زردشت از منشی والا برخوردار بود كه توانست بر دل مردم رخنه نمايد وآنها را به سوی خود و آفريدگار مهربان و نيک خواهش بكشاند

ولتر

http://tbn0.google.com/images?q=tbn:yP2QOt9Y41llxM:http://nashenas.blogfars.com/fotofiles/39926.jpg

زردشت پيوند خود را با اهورا مزدا بيشتر برپايه دوستی استوار كرده بود او از خدای خود ياری و پشتيبانی می خواست آنگونه كه دوستی از دوست خود ميخواهد او در فروتنی به اهورامزدا پاک دل و يک رنگ بود

جكسون

بودا و كنفوسيوس و سقراط كه جويندگان نور و فروغ و روشنائی بودند از پايه‌هائی بلند و سركشيده برخوردار بودند ولی بايد پذيرفت كه زردشت از همه آنها بالاتر و والاتر وارزشمندتر بود او بی گمان يكی از آموزگاران بزرگ خاوربه شمار ميآيد

پروفسور شدر

خاور شناس سرشناس و بلندآوازه آلمانی

دوهزارسال است كه ميان ‏آفريدگار و آفريده يک شكاف بزرگ و ژرفی در مغز ما باختريان يافت ميشود كه هيچگاه نتوانسته‌اند آنرا از ميان بردارند آفريدگاری پاک اشوئی شكوهمند و والا و اين سو آدمی بيچاره زبون پست خوار گناهكار و نيازمند مهر و آمرزش كه آفريده نام دارد تنها گاهي بوده‌اند خردمنداني كه كوشيده‌اند به گونه‌ائی اين شكاف را كه اميد پركردنش را هرگز نداشتند بجهند كوشش اين گروه از انديشمندان به بينشمندی پايان يافته است در بينشمندی تلا ش ميشود تنش ميان آفريده و آفريدگار از ميان برداشته شود

شكوهمندی آيين زردشت در اين است كه هيچگاه چنين شكافی در آن يافت نمی شود و دربرخورد او با اهورامزدا نميتوان جای تهی ديد گفتار زردشت از يك والائی شگفت انگيز و ستايش آميز بينشمندی برخوردار است او جدائی ميان آفريدگار و آفريده را چنان از ميان برداشته است كه در همان زمان كه آدمی با اهورامزدا به سخن می نشيند و برای او شكوهی ميپندارد كه ميتواند او را از خدايش دور نمايد بسيار به او نزديک است زيرا سخن گفتن با او بمانند گفتگوی دو دوست است كه هردو با هم سخن را رهبری مي‌كنند بنابراين وارون انديشه ما باختر نشينان ميان آفريدگار و آفريده در آيين زرتشت هيچگونه شكافی به چشم نميخورد

در آيين زرتشت خدا دور از آدمي و برون از نيروی او و توانائی آگاهی او و دور از جهان هستی نيست آفريده به سادگی او را در ژرفنای زندگی روزانه خود مييابد و می ‌بيند

هوشمندی و هوشياری و دانائی و فرزانگی زرتشت آن است كه از ‏آفريدگار چيزی شگفت آميز نساخته است تا آدمی اورا از خرد دور ببيند و دسترسي به اورا با آه و ناله و زاری و لابه و يا با ستايشهای زبونانه و نيايشهای پستی آميز و همراه خواری و سرسپردگی دريابد همين كار خود شكوه والائی و خردمندی زردشت را نشان ميدهد

پروفسور ميلز

پيام و سخن زرتشت از ارزشی شكوهمند و والا و دلنشين برخوردار است خود او دارای آن چنان منشی نيرومند و نهادی توانا ورفتاری استوار بود كه توانست سخنانی تا اين اندازه شيوا و گيرا و مردمی برزبان روان سازد و به دنباله آن شاه توانائی چون گشتاسب را به خود فريفته نمايد

بارتولومه

نوآوری زرتشت كه بسيار ستايش آميز ميباشد در آن است كه به جای خدايان بيشماری كه يافت ميشد و دربرابر بت‌ پرستی بت‌ پرستان يک آفريننده دانا يا اهورامزدا را جانشين كرد و از او خوبی و خوشی مردمان را درخواست نمود

مارتين هوگ خاورشناس آلمانی

آيين زرتشت كيش يكتا پرستی است كه هيچ دينی ديگر از ديدگاه پاكی و آراستگی و مهر و راستی به پايه آن نمي رسد اين دين به راستی ناب‌ ترين و پاكترين دين ها ست

هومباخ

درگاتها اين سروده‌ی باشكوه زردشت يك آفريدگار يافت ميشود كه اهورامزدای نيک خواه و خيرانديش است آموزش های او برترين آموزشهای نيک و برجسته درراه يک زندگی پاک و آراسته و درست و شايسته است كه بازده‌های درخشان آن نيک آشكار ميباشد

اورا ميتوان يك استاد مهر و پاک دلی خواند كه جز درراه راستی و درستی گام ننهاد و از اهورامزدا جز خوشبختی مردمان روی زمين را نخواست

گوته

http://tbn1.google.com/images?q=tbn:6T8tqFgP78VyXM:http://www.liberliber.it/biblioteca/g/goethe/immagini/ritratto.jpg

دانشمند بلند آوازه آلماني سخت فريفته گفتار و سروده‌های زرتشت بود و اورا مردی بسيار بزرگ و نوشته‌هايش را شكوهمند بازنمود كرده است گوته زرتشت را خردمندی به شمار ميآورد كه جهان خرد كمتر همانند اورا به خود ديده است او در همه جا از كسی نام می ‌برد كه هماره درانديشه خوشبختی و آسايش مردم بوده است و جز راستی و پاک دلی سخن نگفته است

نيبرگ

زردشت بی گمان بالاتر و برتر ازيک پيامبر بوده كه چنين سخنان شكوهمند و برجسته‌ائی را برزبان روان كرده و با خردمندی وبينش گسترده، آموزش مهرورزی وبرادری و دوستی داده وبرنهاد راستی ودرستی تكيه نموده و آنهارا راهنمای مردمان نموده است

ميله فرانسوی

زرتشت هم در راه پالايش انديشه آدمی و هم سازندگی جهانی كه در آن زيست می ‌كند گام برداشت او هم با قربانی كردن چهارپايان به پيكار برخاست و آنرا كاری ناشايست و ناپسند به شمار آورد وبا توانگران و گروه سرمايه دار جنگيد و در راه آزادی نيروها و آدميان تلاش كرد

او بزرگتر از آن است كه بتوان درباره اش به گفتگو نشست

رودلف

با آنكه زرتشت از گروه توانگران و برجستگان بوده ولي با اين رو هیچگاه‌ از هواداری تنگ دستان و مردمان نيازمند و هم چنين كشاورزان و رمه ‌داران دست نكشيد و پشتيبان سرسخت آنان بود سخن او دلنشين و سرشار از راه و روش مردمی است

توماس هايد

اين نويسنده بزرگ انگليسي درباره زرتشت مي گويد كه در آن منش او را سخت مي‌ستايد و اورا انديشمندی بزرگ به شمار ميآورد او مينويسد كه خداوند زرتشت را برای مردم ايران برگزيد زيرا ايرانيان از يك آگاهي بزرگی درباره خداوند برخوردار بودند اين مردم با خرد سزاوار مرد خردمندی چون زردشت بودند

مولتون

پيام زرتشت چيزی جز آوای برادری برابری و مردمی و آزادی نبود او يک آموزگار ارزنده‌ائی بود كه جز به آموزش مردمی نمی انديشيد اين فرزانگی و خرد به آشكارائی در همه سروده های ارزشمند او به چشم ميخورد

زردشت ميكوشيد آدميان را به راه راست رهبری نمايد و راه راست جويان را به شنيدن پيام بزرگش آشنا و دلبسته نمايد و نشان دهد كه پيروی از آن زندگی جاويد را فراهم ميآورد

زرتشت چون ديگران راه و روش و رسم آيين افسون گری و جادوگری وبيهوده‌گوئی برای فريب مردم را نداشت وخودرا پيشوای دينی نمی ‌دانست كه با جهان ناشناخته در پيوند است همه آوا و پيام او آوای مردمی و آزادی و راستی بود كه درديگر آيين ها چندان به چشم نمي‌خورد

التهيم

سروده‌هائی به اين ژرفنائی واستادی و با روانی بی ‌همانند دراين دوران تنها از كسانی برميآيد كه نيک پرورش يافته باشند و از خانواده نژاده‌ای باشند كه از آموزش و پرورش نیک برخوردار باشند سرودهای زرتشت از يک مايه بنيادين بينشمندی و ادبی كم مانند بهره ‌ور است كه با دوران هند و اروپائی پيوندی ناگسستنی دارند بی پروا ميتوان گفت كه درون مايه گاتها از يك گفتار جهان برين برخوردار است كه به انديشه اين مرد بزرگ رخنه كرده و درآن جای گرفته است زرتشت انديشمندی يكتا و بی همتا و درشناسائی و روشن ‌نگری بسيار برجسته و والا بود از اين رو پيشوای بی چون وچرای كسانی شد كه با ژرف ‌بينی و ژرف نگری به جهان نگريستند و پايه ‌گزار بينشمندی شدند

ولتر

http://tbn0.google.com/images?q=tbn:yP2QOt9Y41llxM:http://nashenas.blogfars.com/fotofiles/39926.jpg

اين نويسنده سرشناس و بلند آوازه فرانسوی درنيمه سده هيجدهم به ستايش زرتشت پرداخت و نوشت كه او مردی والا و آزاده بود كه سده‌ها پيش از مسيح به ساختن انديشه‌ها و سازگار كردن مردم با هم و استوار نمودن پيوندهای مردمی دست زد او انديشمندی راست گو راست ‌كردار و پاک دل بودكه جز به نيكی و خوشبختی مردمان نمی ‌انديشيد و جز به راه راست رهبری نمی كرد او هيچگاه برای سود جوئی گام برنمی ‌داشت و هماره از يزدان خود راه خوشبختی و پاكی و نيک خواهی را برای مردمان و برای گمراهان درخواست ميكرد ژرف بينی و روشن نگری او از لابه لای همه سروده‌هايش بخوبی آشكار شد او مردی بسيار بزرگ بود بايد گفت بسيار بزرگتر از آنچه كه شايد ما بينديشيم

لومل

انديشه زرتشت از يك فلسفه والای نيک كنشی و نيک سرشتی برخوردار است تا دينی گاتها از آنچنان ژرفی انديشه‌ای توانا و از هنر ستايش‌آميز شيوائی و روانی و رسائی سخن برخوردارند كه نمی توان با هيچ چيز ديگر همانند و برابر كرد و به سنجيدن پرداخت زرتشت از يك پرورش بنيادين نيک‌ كنشی بهره ور بود كه در سروده‌های دلنشين به خوبي به چشم می ‌خورد از اين رو اورا بالاتر و والاتر از همه ديگران نشان ميدهد

زردشت يكتاپرستي فرازمند و بلند پايه بود كه ارزش فراوان به رمه و گله ميگذاشت و از ته دل آنها را دوست ميداشت از اين رو هيچگاه نميخواست كه آنها را برای خدائی كه نياز ندارد قربانی كنند او با سرسختی با آيين قربانی كردن دشمنی می ‌ورزيد و نبرد ميكرد

یادآوری
مهرورزیده ، برای آگاهی بیشتر ، در باره ی سنجش(مقایسه ی) روشنائی ، با تاریکی ، زرتشت با محمد ، نگاه کنید ، به نوشته ی ارزشمند « سنجش فرهنگ پارسی با فرهنگ تازی» از زنده یاد

آله دالفک
http://www.youtube.com/watch?v=xfyZH-jOC-A
http://www.farhangiran.com/content/view/947
http://www.google.com/search?hl=de&q=%D8%A2%D9%84%D9%87+%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%81%DA%A9&btnG=Suche&lr=

که در سن بالای 70 سالگی ، نوشته ی دیگر و ماندنی از خود به نام« پژوهشی در زندگی علی » را به یادگار گذاشته است ناگفته نماند ؛ که برادر و خواهرزاده اش ، به دست تازی پرستان راستین مسلمان ، به فرمان آئین ی اهریمنی اسلام تیرباران گشتند


نیما

http://mamnoe.files.wordpress.com/2008/12/pajoheshi-dar-zendegi-ali.jpg?w=250&h=374http://mamnoe.files.wordpress.com/2008/12/farhang-parsi-va-farhang-tazi.jpg?w=250&h=321


Keine Kommentare: