Die leere Stadt
شهر تهی
"Wer den Allah als Gott(!), den Mohammed als Prophet(!), den Koran als Allahs Worte(!) und den Islam als Religion(!) bezeichnet,der muss entweder ein Psychopath,ein Geistesgestörter, ein Geisteskranker,ein Verrückter, oder ein gerissener Betrüger sein".(Nima). نوشته های پارسی نیما آریان در تارنمای بالاترین https://www.balatarin.com/users/nimaarian/links/submitted
.
|
"Und sie schmiedeten eine List, und Allah schmiedete eine List; und Allah ist der beste Listenschmied.
|
http://www.zeit.de/2010/12/Iran-Machtkampf-Atomstreit
Der Autor des Artikels , „Was auf uns zukommt „ mit seinen Vier Szenarien
in « die Zeit » der sogenannte IRAN-Experte , Herr Volker Perthes kennt
*
weder den IRAN
*
noch das iranische Volk
*
noch die iranische Kultur
*
noch die islamisch- faschistische Regierung im IRAN , die er ganz bewusst und geschickt mit dem IRAN gleich setzt
*
noch den expansiv, aggressiv und martialischen Islam vom Mohammed .
Die sogenannten deutschen IRAN- Experten interessieren sich weder für die Demokratiebewegung im IRAN , noch für die 2 - Millionen IRANER , die vom islamischen Regime im IRAN umgebracht worden sind und noch für die 6- Millionen Exil-IRANER , die aufgrund der Barbarei des Islams und die der herrschenden Moslems ihr Land verlassen mussten.
Die sogenannten deutschen IRAN- Experten zeigen nicht nur einmal , sondern X-Mal ,daß sie nur an die nationalen Interessen Deutschlands denken und die Würde des Menschen im Gegensatz zum Artikel eins des
deutschen Grundgesetzes antastbar ist.
Nima
Zoroaster´s Birthday / Der Geburtstag von Zarathustra /زاد روز زرتشت
http://www.youtube.com/watch?v=zyvOTw-8ez8&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=GS7QQRW6H7k
http://www.youtube.com/watch?v=5XfTZmBQb2c
ستارهائی بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را رفیق و مونس شد
حافظ
فرخنده باد
زاد روز فرزانه ی فرهیخته ی ایران و جهان زرتشت بزرگوار
بر خاسته
از آرامش
شب
تنهائی
بی پایان
من
نشسته
در سیاهی
شب
اندوه
بی پایان
من
کجاست
چراغ دان
فروزان
زندگی
زرتشت ؟
کجاست
فرزان
فرهیختگی
بالندگی
زرتشت ؟
یکی از شگفتی های همیشگی ما ، از روشن اندیشان نامدار و گمنام ایران زمین ، نشناساندن اندیشه ها ی زیبا و دل آرای اشو زرتشت اسپنتمان ، به مردم ایران ، بویژه به جوانان ایران زمین بوده است . اگر کوشش های فرزانه ی فرهیخته ی ایران زمین استاد پورداوود ؛ که بر این باور بود که
"
دل هر ایرانی آتشکده ائی است
"
استاد پورداوود
و چند تائی را ما نادیده بگیریم ، زرتشت بزرگوار ، نه تنها در دل مردم
ایران ، آنگونه که شایسته و بایسته اش بوده است ، جایگاه و پایگاهی آنچنانی نداشته است ، با اینکه( حتی) روشن اندیشان ما هم ، این فرزانه ی بزرگ همه ی روزگاران را نمی شناختند ؛ که این خود نشان می دهد ؛ که روشن اندیشان ایران زمین تا چه اندازه با فرهنگ خویش بیگانه و با فرهنگ بیگانه خویش بودند ، بیهوده نیست ؛ که به جز چند تنی ، همه ی این روشن اندیشان نامدار و بی نام گنده گوی کشور ما ، زیر پر و بال خمینی هندی ، به ریسمان الله و محمد پسر عبدالله ی تازی (عرب) چنگ زدند ، تا هرچه زودتر ، فرمانروائی آئینی(حکومت
دینی ، مدینه النبی) را در پایان سده ی بیستم بسازند . یادم می آید ، آنگاه که من در دبیرستان بودم ، دوست هم دبیرستانی ما ، از آموزگار زبان انگلیسی ما پرسیده بود که ؛ چرا ما ایرانیان بایستی زبان انگلیسی ها را بیاموزیم ؛ که آموزگار با فرهنگ ما که نام های زیبا ی پارسی ، مهرداد و نکیسا را ، در کشور اسلام زده و بیمار ما ، روی بچه های خود گذاشته بود ، پاسخ ی زیبا و شایسته ائی ، به دوست هم دبیرستانی ما داده است . دلم می خواست ؛ که این دوست ما ، اینگونه می پرسید ؛ که چرا ما در کشور و سرزمین ایران ، بایستی آئین اسلام بیگانگان تازشگر مسلمان تازی(عرب ) را ، که پدران ما به فرمان این آئین اهریمنی ، به دست شمشیر زنان مسلمان تازی(عرب) سربریده شدند ، در آموزشگا ه های(مدارس) ایران زمین به
دانش آموزان ی خود آموزش بدهیم ؟
اکنون ، پس از گذشت سا ل ها از آن پرسش و پاسخ ، هنوز ما ایرانیان ، درگیر این آئین اهریمنی ، در سده ی بیست و یکم 21 هستیم ؛ که همه ی هستی پاترمی(ملی ) مارا ، به آتش کشیده است. در بیرون از کشور ، همواره آوائی شنیده می شود ؛ که پادشاه ی پیشین ایران زمین آریامهر ، خودشان هم به آئین اسلام واپسگرای تازیان(عرب ها) باور داشتند
دوستان و هم میهنانی که ؛ پس از اینکه فرمانروائی (حکومت) اسلام راستین محمد تازی(عرب) را به چشم خود در ایران دیدند ، تازه به این اندیشه افتادند ؛ که اگر ما هم به آئین پاد(ضد) مردمی تازیان(عرب ها) باور داشتیم
گناهی نداشتیم ؛ چرا که پادشاه ی کشور کوروش ما ، خود به نام(بعنوان) پیشوای سرزمین یک کشور بزرگ و پهناور شاهنشاهی ، به اسلام ماورای واپسگرای تازیان( عرب ها) باور داشته است و به مکه(حج) هم رفته است . این دوستان ، شاید بر این باورند ؛ که اگر ایشان و یا دیگران ، به جای آریامهر پادشاه ی ایران زمین بودند ، به مکه(حج) نمی رفتند و یا کشور ما را ، از گنداب اسلام اهریمنی رها می ساختند و یک اسلام زدائی ریشه ائی می کردند . نگارنده بر این باور است ؛ که اگر به جای آریامهر ،اندیشمند آلمانی کارل مارکس ، هم پادشاه ی ایران زمین بود ، نمی توانست کار دیگری انجام دهد ؛ آنچه که مردم ما و سرزمین بیمار و اسلام زده ما ، بویژه آخوند های تازی پرست(عرب پرست) ، از پیشوای خود چشم داشت( انتظار) داشت
و دارد . سرزمین ما ، پس از شکست ننگین کادوسی (قادسیه) نخست ، در 1400 سال پیش ، شیر بی سر و یال و کوپال شده بود ، مگر پیشوایان ایران زمین ، از سرزمین از ما بهتران آمدند ؛ که جدا از مردم و باورهایشان ، کارهایشان را به پیش ببرند . همگی ما ، داستان پیشکش(اعطای) رای به زنان را در شورش خمینی هندی ؛ که فرجامش به 15 خرداد کشیده شده است می دانیم ؛ که چگونه اسلام گرایان تازی پرست (عرب پرست) ، چوب لای چرخ فرمانروایان کشور شاهنشاهی گذاشتند ، این خود نشان می دهد ؛ که دستگاه ی اهریمنی آخوند های تازی پرست(عرب پرست) ، آنچنان نیرومند بود ؛ که فرمانروایان فرمانروائی(حکومتی ) دوران پهلوی ، همواره می بایستی ، سیاست یک بام و دو هوا ؛ و یک گام به پیش و دوگام به پس رابیازمایند
درست است ؛ که در ایران آریامهری ، پیشوایان فرمانروائی (حکومتی) ، خود آئین کشورداری را به پیش می بردند ؛ به هر روی( اما)، ما یک چیزی را نبایستی فراموش بکنیم ؛ که سایه ی اسلام خودکامه و آخوندهای خون آشام ، همواره نه تنها بر کشور ما ، ونکه(بلکه) بر سر پیشوایان و فرمانروایان دوران پهلوی ، بسان بختکی اهریمنی گسترده بود ؛ و آنها نه اینکه دوست نداشتند ، ونکه(بلکه) از فرمانروایان آخوند و اسلامشان همواره ، در ترس و لرز بودند ؛ چرا که آخوند ها ، خودشان فرمانروائی(حکومت) ویژه ی اسلامی خودشان را داشتند ؛ با این گفتار ، به پرسش نخستین مان بر می گردیم ؛ که چرا ایرانیان زرتشت فرزانه ، اندیشمند و بزرگوار را نمی شناختند ؟ پاسخ این پرسش خیلی آسان است ؛ پیشوایان کشوری ولشگری ما اسلام دوست و اسلام پناه بودند ؛ روشن اندیشان کشور ما ، یا اسلامی دو آتشه بودند و یا چپ روسی ، چپ چینی و یا چپ آلبانی ؛ تنها چیزی که در این گذرگاه ، همچون سپنداری(شمعی) ، آرام ، آرام می سوخت و هنوز هم می سوزد فرهنگ ایران زمین بوده است ؛ که به دست خود ایرانیان ، به باد فراموشی سپرده شده است و اینگونه بوده است ؛ که ما پاسخ خودمان را ، پیش از آنکه در آغاز نوشته یمان ، به شما خوانندگان ارجمند بگوئیم ؛ که چرا پیشوایان کشور ما ، آئین زرتشت فرزانه را ، در آموزشگاه های(مدارس) ایران ، به بچه های ایران زمین ، آموزش ندادند ، گرفتیم *************************
فرخنده باد ششم فروردین ، زاد روز فرزانه ی فرهیخته ی ایران و جهان ، زرتشت بزرگوار
فرخنده باد ، زایش خرد گرائی ، خردورزی و مهرورزی
فرخنده باد آئین جهانی ، خردگرائی و خرد ورزی اندیشمند و بینشمند بزرگ پارسی ، زرتشت فرهیخته ، فرزانه و بزرگوار
ایران زمین ، خورشیدی تابان دارد ؛ که هیچ دانشمند و بینشمندی نتوانسته و نمی تواند ؛ که بر واژه گان زیبا ، دل آرا و جاودان این تک ستاره ی آسمان ایران زمین
گفتار نیک
پندار نیک
کردارنیک
بیافزاید
زرتشت فرزانه ، بنیانگذار نگهداری از پیرامون ی زیست در 4000 سال پیش
زرتشت فرزانه ، پشتیبان راستین جانوران بیگناه و بی آزار
زرتشت فرزانه ، پشتیبان کشاورزان
زرتشت فرزانه ، پشتیبان تهیدستان
زرتشت فرزانه ، برای بی خانمان خانه آرزو می کند
زرتشت فرزانه ، برای چارپایان چمن و چراگاه فراهم میکند
زرتشت فرزانه ، برای آدمیان روی زمین نیکی
در گفتار
پندار
کردار
آرزو می کند
زرتشت فرزانه ، به آبها ارج میگذارد
زرتشت فرزانه ، به گیاهان ارج میگذارد
زرتشت فرزانه ، به هستی ارج میگذارد
زرتشت فرزانه ، از آزار کشاورزان و چارپایان اندوهگین میگردد
زرتشت فرزانه ، از خون ریختن وخون ریزی بیزار است
زرتشت فرزانه ، از بریدن سر جانوران بی آزار و بیگناه بیزار است
زرتشت فرزانه ، راستی را می ستاید
زرتشت فرزانه ، از دروغ بیزار است
زرتشت فرزانه ، شادی را می ستاید
زرتشت فرزانه ، با لبخند چشم به جهان گشود
و اینگونه است که زرتشت فرزانه در 4000 سال پیش میگو ید
„
بشنوید شما با گوش های خود
والاترین راستی را
بنگرید با بینش روشن راهها را
پیش از آنکه پیامی را گسترش دهید
نخست پیا م را دریابید
بهترین گفته ها را با گوش دل بشنوید
و با اندیشه ی روشن بنگرید
باریک بینانه بسنجید
آنگاه هر دختر و پسر
هر مرد وزن
آزادانه راه خویش را برگزینید
„
یادآوری
مهرورزیده ، برای آگاهی بیشتر ، در باره ی سنجش(مقایسه ی) روشنائی ، با تاریکی ، زرتشت با محمد ، نگاه کنید ، به نوشته ی ارزشمند « سنجش فرهنگ پارسی با فرهنگ تازی» از زنده یاد
آله دالفک
http://www.youtube.com/watch?v=xfyZH-jOC-A
http://www.farhangiran.com/content/view/947
http://www.google.com/search?hl=de&q=%D8%A2%D9%84%D9%87+%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%81%DA%A9&btnG=Suche&lr=
که در سن بالای 70 سالگی ، نوشته ی دیگر و ماندنی از خود به نام« پژوهشی در زندگی علی » را به یادگار گذاشته است ناگفته نماند ؛ که برادر و خواهرزاده اش ، به دست تازی پرستان راستین مسلمان ، به فرمان آئین ی اهریمنی اسلام تیرباران گشتند
نیما