Happy New Year / Schönes Neues Jahr
Happy New Year
Schönes Neues Jahr
سال نو فرخنده باد
"Wer den Allah als Gott(!), den Mohammed als Prophet(!), den Koran als Allahs Worte(!) und den Islam als Religion(!) bezeichnet,der muss entweder ein Psychopath,ein Geistesgestörter, ein Geisteskranker,ein Verrückter, oder ein gerissener Betrüger sein".(Nima). نوشته های پارسی نیما آریان در تارنمای بالاترین https://www.balatarin.com/users/nimaarian/links/submitted
Happy New Year / Schönes Neues Jahr
سال نو فرخنده باد
Quotations / Zitate / گفتار ها
http://europenews.dk/de/node/37523Quotations to the Islam
Zitate zum Islam
گفتار هائی در باره ء اسلام
Quotations / Zitate / گفتار ها
http://europenews.dk/de/node/37523Quotations to the Islam
Zitate zum Islam
گفتار هائی در باره ء اسلام
http://www.zeit.de/2003/21/Koran
Der Islam und der Westen
http://www.gegenstimme.net/2010/10/29/waschungen/#comments
Folgendes hat sich ereignet: Auf der Straße vor einer Moschee hockt ein junges Pärchen in der Sonne und unterhalten sich leise. Dann kommt ein bärtiges Nachthemd aus der Moschee und redet mit ihnen. Sie erheben sich und gehen weg. Das Nachthemd verschwindet in der Moschee. Nach einer Weile kommt es wieder, trägt eine Schale Wasser in der Hand. Damit spült es dreimal die Stelle, wo die beiden Ungläubigen gesessen haben.
Wo war das? In Kabul, Teheran, Kairo, Khartum?
Nein. Es passierte in der Hauptstadt Deutschlands, im Bezirk Mitte. Im Jahre 2010.
Und das ist erst der Anfang.Autor: Gerd
Der Moslem spülte die Stelle dreimal , wo die beiden Christen,Juden(Ungläubigen) gesessen haben.
Warum hat der Moslem eigentlich die Spur der verunreinigten Stelle beseitigen wollen ?
Das kriminelle Buch vom Mohammed « Koran » ,das der gesamte Westen und dessen genialen !!! Islam-Experten sehr lieben schreibt den Moslems so vor :
قرآن ، سوره ۹: التوبة آیه 28
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
﴿۲۸﴾
Der Koran ,Surah At-Taubah 9 , Vers 28
. | O ihr, die ihr glaubt! Wahrlich, die Götzendiener sind unrein. Darum dürfen sie sich nach diesem ihrem Jahr der heiligen Moschee nicht nähern. Und falls ihr Armut befürchtet, so wird euch Allah gewiß aus Seiner Fülle reich machen, wenn Er will. Wahrlich, Allah ist Allwissend , Allweise . 28 |
Man muss aber gegen die Ursache(Islam) kämpfen,nicht aber gegen die Wirkung (Moslems).Wenn der Westen mit seiner Aufklärung den Islam nicht vernichtet,garantiert vernichtet der Islam durch seine islamische Immigration ,
islamische Integration und islamische Demographie den gesamten zivilisierten Westen.
Nima
Der Islam und der Westen
Jesus ließ sich ermorden
Mohammed ließ morden
Blaise Pascal
Der gesamte Westen mit seiner Unwissenheit über die Gefährlichkeit des Islams und besondere unglaubliche Naivität lässt sich jahrzehntelang ins eigene Bein schießen,ohne zu wissen. Der Tag wird kommen,wo die Bürger des gesamten Westens Blut weinen müssen,da sie selbst daran Schuld sind und für den Islam jahrzehntelang pausenlos propagierten ,weil sie
.
den kriminellen Mohammed als Prophet bezeichnen
.
den Islam als die Religion !!! bezeichnen
.
den Islam als die Religion des Friedens !!! bezeichnen
.
den Islam als die Religion anerkennen
.
den Koran als das heilige Buch !!! bezeichnen
.
den Moslems Sonderrechte im Westen erteilen
.
das Kopftuch tragen als religiöses Symbol bezeichnen
Der Islam ist sehr viel gefährlicher als der Faschismus,was die Deutschen nie und niemals verstehen wollen und darüber denken wollen. Die Geschichte kennt kein Pardon und macht keine Ausnahme. Wer zu spät reagiert ,den bestraft die Geschichte mit einer islamischen Republik Deutschland . Werden die Deutschen vor der laufenden Kamera mit dem Allahu Akbar-Ruf الله اكبر enthauptet ,dann sollten sie sich nicht darüber wundern .Leider gab es in der Lebenszeit vom Mohammed keine Handkamera ,wo man die Enthauptung von eintausend 1000 angeketteten Menschen,die durch den Mohammed geköpft wurden,zu filmen ,damit die Deutschen dies sehen konnten,um zu wissen,was der Islam wirklich ist.
Nima
واژگان پارسی و واژگان تازی
پیشگاه مردو آناهید ارجمند
با درود و سپاس بیشمار ، از نوشته و از خرده گیری های شما ، در باره ء بکار گیری نادرست و نابجا ی واژه های برابرپارسی با واژه های تازی . همان گونه که ، شما خودتان ، یادآوری کرده اید « نمیتوان هر "واژهی" پارسی را برابر و همسنگ با یک "کلمهی" عربی به کار برد » چرا که ، واژه ها در کشاکش رویدادهای بزرگ و کوچک سرگذشتی ، بار فرهنگی ویژه ء خود را به همراه دارند ؛ و هم از این روی است ، که واژه ء
نامدار « ترک تازی » برای یک ایرانی ، آن چنان درد آلود ، و بازگو کننده ء تازشی دل آزار و بیدادی اندوهگین می باشد ، که دل هر آدم آرمان خواه را به درد می آورد ؛ به هر روی(اما) همین واژه ء « ترک تازی» برای بیگانگانی که از سرگذشت ، فرهنگ تازش و فرمانروائی فرمانروایان ترک تبار در ایران آگاهی ندارند ؛ دیگر این واژه ء «ترک تازی» بار فرهنگی را ، که بر پشت خود به دنبال دارد ، دیده نمی شود . روزی ، یک هم میهن ایرانی را دیده بودم ، که سرگرم خواندن یک روزنامه ء یکی از گروه های چپ ایرانی بود ، که در برگ نخست همان روز نامه ، واژه ء تازی «مقدمه» درشت نوشته شده بود ؛ و من هم ، که این گروه ها را ، خیلی خوب می شناسم ، با دیدن این واژه ء تازی «مقدمه» که دل مرا هم براستی به درد آورده بود ؛ ناگهان ، مردی را که خندان ، از دیدن این واژه ء تازی «مقدمه» ، چهره اش شادمان گشته بود ؛ که شاید ، یک برادر تازی را دیدار خواهد کرد ؛ بدون آنکه ، از آن مرد ایرانی چیزی را بپرسد ، روزنامه را از دست اش گرفت ؛ که به باور او ، می بایستی این روزنامه ، به زبان تازی می بوده است ؛ چرا که ، او تنها واژه ء تازی«مقدمه» را دیده بود ؛ و آنگاه ، آغاز کرده بود ، که روزنامه را بخواند ، که دیگر با زبان پارسی روبرو گشت ؛ که در این هنگام ، روزنامه را به مرد ایرانی بازگردانده بود .مرد تازی ، پس از کوته نگه ، ناپدید می گردد ؛ و من هم در این هنگام ، نگاهی به این هم میهن چپ ایرانی کرده بودم و گفتم ؛ آیا شما بر این اندیشه نیستید که واژه ء « دیباچه ، پیشگفتار » زیباتر و شیواتر از این واژه ء تازی«مقدمه» می باشد ؛ که ایشان با نگاهی ، به گونه ائی ، پذیرای پیشنهاد من شدند و به او گفتم ؛ که به نویسندگان روزنامه ی خودتان بگوئید ، که دیگر در روزنامه های خودتان فراز(جمله) بسیار زشت « رفیق رزمنده شربت شهادت رانوشیده است » ننویسند ؛ که اینگونه نگارش ، نه تنها ، با آئین و بینش شما سازگار نیست ، ونکه(بلکه) ، بوی ناپسند و گنداب شیعی - اسلامی را می دهد. نا گفته نماند ، که من ، از واژه ء زشت «شهید» بسیار بیزار هستم ؛ چرا که ، این واژه ، آدم را از آدمیت می اندازد و او را ، برای سودجوئی آن جهانی ، بازیچه ء هر نابخردی ها می سازد . تازیان ، که از فرهنگ نوشتاری ، برخوردار نبودند ، به ناچار ، می بایستی ، از دیگر فرهنگ ها ، واژه ها را ، وام می گرفتند . چشم گیر است ، که در تازی نامه ، با اینکه ، به تازی بودن تازی نامه، پافشاری می شود ؛ جای پای ، واژه های پارسی را می بینیم ؛ که ایرانیان ، در گذشته های دور ، که به کار بازرگانی ، در عربستان سرگرم بودند ، و مزدکیان و مانویانی که در هنگامه ء فرمانروائی انوشیروان ، به عربستان گریخته بودند ، زبان پارسی ، زبان آشنائی ، برای تازیان آن دوران بوده است .چشم گیر است ، که محمد تازی ، خودش نخست ، پس از فراگیری آئین مزدکی- زرتشتی از روزبهان پارسی(سلمان پارسی)، خودش در هنگامه ها ی نخستین گسترش بینش و اندیشه ها ی خود ، گرایش مزدکی داشته است و واژه ی نام دار « آیه » در تازی نامه ، خود یک واژه ء پارسی می باشد ، که از آمدن ، فرود آمدن، سرچشمه می گیرد ؛ این خواسته ء نادرست تازی نامه را ، که تازی نامه ، تنها ، به زبان تازی ! آمده است ؛ و واژه های بیگانه ، در تازی نامه راهی ندارند ، تا چه اندازه بی پایه می باشد ،و این سخن نادرست مسلمانان و دروغ بزرگ ایشان ، خواسته ء(ادعا) تازیان را ، برای همیشه ، به گورستان سرگذشت ، پرتاب می کند . اگر ایرانی واژه ء تازی «عدل» را با واژه ی پارسی« داد » یکی می گیرد ، این نشان از خواستگاه ء فرهنگی ایرانی است ، که ایرانیان ، در این فرهنگ ، پرورش یافته اند ؛ با اینکه هرگز واژه ء «عدل» نمی تواند برابر واژه ء «داد» گردد ؛ و آنگونه که شما ، به درستی یادآوری کرده اید که « در اسلام داد وجود ندارد» تا دادگری ، جایگاه و پایگاه ء راستین خود را ، پیدا بکند. من ، با آگاهی به این ، کوشش می کنم ، که واژه های تازی را ، در درون ابروچه بگذارم ، تا واژه های گمنام و ناشناخته ی پارسی را ، برابر واژه های تازی بگذارم ، تا خوانندگانی ، که کمتر ، به واژه های راستین ، کهن ، زیبا و شیوای پارسی آگاهی دارند ؛ چم راستین واژه ها را دریابند ؛ با اینکه ، ما می دانیم که «فرهنگ پارسی» و «فرهنگ تازی» بسان آب و آتش می باشند ؛ و هم از این روی است ، که
هرگز ، واژه های تازی در درون ابروچه ، برابر واژه های پارسی نمی باشند ؛ چرا که ، هر واژه ائی ، بار فرهنگی ویژه ء خود را ، دارا می باشد . اکنون ، شاید ، شما بپرسید ، پس چرا این واژه های نابرابر تازی در درون ابروچه جایگزین می شوند ؟ من خودم ، براستی بیزارم ، که یک واژه ء تازی بکار ببرم ، این کار را ، تنها ، برای آنانی می کنم ، که واژه های زیبا و شیوای پارسی ، برای آنان ، نا آشنا ، و چیزی نو ، به نگر می رسد ؛ و هم از این روی است ، تا این کار ، یک یاری بسیار کوچک ، در شناساندن واژه های پارسی باشد ، برای ایرانیانی ، که هنوز ، از فرهنگ و سرگذشت 9000 ساله ء میهن خود ، آگاهی آن چنانی ندارند.من امیدوارم ، که در ایران آزاد و مردم سالار فردا ، آفرینش « فرهنگستان زبان پارسی» ، آغاز زدودن همه ء واژه های زشت تازی ، از پیکر زبان زیبا و شیوای پارسی باشد
با درود و سپاس بیشمار
نیما