Sonntag, 31. August 2008

گلبرگ هایت

گلبرگ هایت
ماه پرده می کشد
بر پیکرات
آنگاه
 شرمسار  
از زیبائی ات
آرام آرام
فرو می میرد
در گلبرگ هایت
Poet Dichter چکامه سرا
Nima نیما

Samstag, 30. August 2008

Your fragrance / Dein Duft / بوی خوش تو

Your fragrance
Dein Duft
بوی خوش تو
Dein Duft
An Rosen sitzend,
sehe ich Dein schönes Antlitz.
Die Rosen öffnen sich,
wenn ich von Dir spreche.
Sie nehmen Dich gerne auf,
und schließen Dich gerne ein,
während ihre Blumenblätter,
aus Scham vor Deiner Schönheit,
zu Boden fallen.
Der Wind nimmt,
Deinen Duft,
an der Küste mit,
wo sich die Meereswellen,
trunken von Deinem Duft,
mit Deinem Namen amüsieren.
Der Wind nimmt,
Deinen Duft,
an der Küste mit,
wo sich die Meereswellen,
trunken von Deinem Duft,
über die Schönheit der echten lieblichen Rosen,
amüsieren.
Poet Dichter چکامه سرا
Nima نیما

Freitag, 29. August 2008

پژمرده بهار

پژمرده بهار
میهن
من
گلبرگ های
تن
من
کجاست ؟
بوی
خوش
اندام
دختران
جوانت
که
گل
سرخ
زیبائی
بر
سر
و
نگاهی
مهر
آمیز
بر
چهره
داشتند
میهن
لب
بسته
بهارم
کجاست ؟
آوای
دل
آرای
دوشیزگانت
که
جهان
را
به
شادی
و
پایکوبی
و
آواز
خوانی
فرا
می
خواندند
میهن
آتش
جاویدانم
کجاست ؟
پیام
د ل
آرای
گفتار
نیک
پندار
نیک
کردار
نیک
زرتشت
بزرگوارت

Donnerstag, 28. August 2008

Pity , my Beauty / Schade , meine Schöne / دریغا نازنینا

Pity , my Beauty
Schade , meine Schöne
دریغا نازنینا
دریغا نازنینا
! نازنینا
  دریغا ؛ دریغا
که بی تو
گاه
آمد و شد
! نازنینا 
 دریغا ؛ دریغا
که بی تو
من ماندم
و
شبنم های چشمانم
! نازنینا
 دریغا ؛ دریغا
Poet  / Dichter / چکامه سرا 
Nima / نیما

Mittwoch, 27. August 2008

گریه هایم

گریه هایم
رودخانه ائی
بودم
خروشان
که
همه ی
آبهای
مهربان
جهان را
در خود
پنهان
کرده
بودم
از
گریه هایم
رودخانه ها
ساختم
خواستم
خود
یکبار
دیگر
بگریم
و
دیگر
نتوانستم

Dienstag, 26. August 2008

ما اسلام را نمی خواهیم

ما اسلام را نمی خواهیم
همه با هم اسلام را از ایران بیرون برانیم ایرانی هرگز نوکری تازیان را نپذیرفته و نمی پذیرد آزادی و رهائی ایران با نابودی اسلام گره خورده است ایران هرگز آزادو آباد نخواهد شد بی آنکه ایرانیان اسلام تازیان را به زادگاهش عربستان بازگردانند

Montag, 25. August 2008

Girls / Mädchen / دختران

Girls  
Mädchen   
دختران    
پیش گُل ها
ایستاده بودند
دو دختر
سخن می گفتند
نِگه می کردند
با هم
خموش و پریشان
و
لرزان
شدند شرمسار
گُل ها
از زیبائی
و
شیوائی شان

Beyond the sky / Jenseits des Himmels / فراتر از آسمان

Beyond the sky
Jenseits des Himmels
فراتر از آسمان
فراتر از آسمان
دهان ابرها را
با نگاه‌های
مهربان
زیبا
و
دل آرای تو
شکافتم
تا آن سوی
زیبائی های بیکران
آسمان را بنگرم
آنگاه که در ژرفنای
زیبائی های
آسمان فرو رفتم
خودم را
بی تو
بی بازوان
زیبا
و
دل آرای تو
سرگردان
در گرانیگایم
دهان بسته یافتم
Poet Dichter چکامه سرا
Nima / نیما

Samstag, 23. August 2008

The death of stars / Der Tod der Sterne / مرگ ستاره ها

The death of stars
Der Tod der Sterne
مرگ ستاره ها
مرگ ستاره ها
ماه دهانش را گُشاده
به امید ستاره هائی
که دندان هایش شوند
ستاره ها
تک و تک
دندان های ماه می شوند
ماه که می خندد
ستاره ها می درخشند
ماه که دهان فرو می بندد
ستاره ها می میرند
Poet Dichter / چکامه سرا
Nima نیما

Donnerstag, 21. August 2008

Verlorene Rose

Verlorene Rose
Lass mich,
alle Blumenblätter,
um Dich legen,
bis Du finden könntest,
Deine verlorene Rose.
Poet Dichter / چکامه سرا
Nima / نیما

Mittwoch, 20. August 2008

Nicht Weinen

Nicht Weinen
Nicht weinen !
das kleine Mädchen
das schöne Mädchen
Es kommt
eines Tages
dass wir
in Richtung der Heimat
fliegen werden
Nicht weinen !
das kleine Mädchen
das traurige Mädchen
Es kommt
eines Tages
dass wir
in Richtung der Freiheit
fliegen werden
Nicht weinen !
das kleine Mädchen
das einsame Mädchen
Es kommt
eines Tages
dass wir
ein Zuhause
haben werden
Nicht weinen !
das kleine Mädchen
das unglückliche Blümchen
Es kommt
eines Tages
dass wir
frei sein werden
wie die schönen Blumen
wie die schönen Vögel
Fremd sein
Ausländer sein
Es wird uns
ganz fremd sein
Nicht weinen !
das kleine Mädchen
das schöne Mädchen
Es kommt
am Horizont
die Sonne der Hoffnung hoch
Nicht weinen !
das kleine Mädchen

das schöne Mädchen
Poet Dichter چکامه سرا
Nima نیما

Dienstag, 19. August 2008

Sein und Nichtsein

Sein und Nichtsein

Meine
kostbaren
Tage
und
Nächte
vergehen
ohne
Dein
Sein.
Tage
Wochen
Monate
und
vielleicht
Jahre
bildet
Dein
Nichtsein
mein
Sein.

Montag, 18. August 2008

Unconditional love / Bedingungslose Liebe / دلدادگی بی چون و چرا

Unconditional love
Bedingungslose Liebe
دلدادگی بی چون و چرا
دلدادگی بی چون و چرا
ای دوست
بیا تا ما
مِهر
و
مِهرورزی
بیاموزیم
همچو پرنده ائی
دلداده
پرواز دلدادگی
بیاموزیم
همچو ماهی ائی
دل باخته
دل باختگی
بیاموزیم
همچو گُربه ائی
زیبا
و
شیدا
شیدایی
بیاموزیم
Poet Dichter / چکامه سرا
Nima نیما

Sonntag, 17. August 2008

Canary /Kanarienvogel / کانیری

Canary
Kanarienvogel 
کانیری
Persian poet Schamlou
(1925 - 2000)
persischer Dichter Schamlou
(1925 - 2000)
چکامه سرای ایرانی شاملو
(1925 - 2000)
Poetry / Poesie / چکامه :
قناری گفت
قناری گفت : کره ما
کره قفس ها با میله های زرین
 و چینه دان چینی
ماهی سرخ سفره هفت سین اش
 به محیطی تعبیر کرد
که هر بهار متبلور می شود
کرکس گفت سیاره من
سیاره بی همتائی که در آن
مرگ مائده می آفریند
کوسه گفت : زمین
سفره برکت خیز اقیانوس ها
انسان سخنی نگفت
تنها او بود که جامه به تن داشت
و آستینش از اشک تَر بود
 شاملو

Freitag, 15. August 2008

فرهنگ ایران زمین

درفش کاویانی
فرهنگ ایران زمین
به جام زرین بنگرید تا که بدانید 
 بی فرهنگ کیست ؟ ایرانیان یا تازیان ؟
گفتارنیک؛اندیشه نیک؛کردارنیک
 میهن ما ایران یکی از کهن ترین و با فرهنگ ترین کشورهای جهان می باشد.در 1400 سال پیش تازیان خون ریز و خون خوار مسلمان به میهن ما تازش کردند ومردان ایرانی را سربریدند وبه زنان ایرانی ناجوانمردانه دست درازی کردند و درفش ارزشمند کاویانی را پاره پاره کردند کودکان ایرانی ر ا به بردگی بردند وهمه نوشته های پارسی را بویژه اوستا فرزانه فرهیخته ایران و جهان زرتشت بزرگوار رابه آتش کشیدند 

تازیان خون خوار مسلمان بیش از 600 سال به مردم ایران ستم کردند و آئین واپسگرا وخون ریز اسلام را با زور سر نیزه به مردم ایران چپاندند و زبان پارسی را زبان نابود شده واداشتند فرزانگان و نویسند گان پارسی پروانه نوشتن به زبان پارسی را نداشتند نام های ایرانی برای فرزندان ایرانی آزاد نبود ایرانیان را واداشتند که نام عربی را برای بچه هایشان برگزینند خردمندان ودانشمندان ایرانی پورسینا؛ بیرونی؛خوارزمی ودیگران به زبان تازی نوشتند تا اینکه پیروز پارسی-فردوسی-بزرگوار ودیگر فرهیختگان زبان زیبا وشیوای پارسی را از چنگال خون آشام تازیان خون خوار مسلمان ربودند.آری اینگونه بوده است که مردم مصر؛سوریه؛عراق؛لبنان در یک تازش مسلمانان خون آشام تازی؛زبان پاترمی-میهنی خود را از دست دادند چرا که دقیقی توسی؛فردوسی توسی نداشتند

بسی رنج بردم در این سال سی
 عجم زنده کردم بدین پارسی
 نمیرم ازاین پس که من زنده ام
 که تخم سخن را پراکندام
 بر آن دین زرتشت پیامبرم
 ز راه نیاکان خود نگذرم
 این سروده زیبای مردی است که می گوید
چو ایران نباشد تن من مباد
را از یاد نبرید.مِهرورزیده این نوشته کوتاه را به دیگران بدهید تا آنها بدانند که انسان های آزاده ایرانی؛هرگز دریوزگی
  آئین واپسگرای اسلام تازیان را نخواهند پذیرفت
به ایران چو گردد عرب چیره دست 
 شود بی بها مرد یزدان پرست
سپهبد سخن پیروز پارسی-فردوسی- بزرگوار

Donnerstag, 14. August 2008

Floral dress / Blumenkleid / پوشاک گُلی

Floral dress
Blumenkleid 
پوشاک گُلی
Blumenkleid
Während Du heraus kommst,
mit Deinem schönen Blumenkleid,
umkreisen Dich die Singvögel.
Die Blumen Deines Körpers,
fallen zu Boden,
und die Singvögel setzen sich,
auf Deinen Körper,
ohne Rücksicht,
auf die fallenden Blumen,
zu nehmen.
Poet Dichter چکامه سرا
Nima نیما

Dienstag, 12. August 2008

Rain / Regen / باران

   Rain   
Regen
باران 
دانه دانه باران
نُوکِ پستانت را
تَر می سازد
شیر گرم ژرفنای پستان هایت
رگبرگ هم آغوشی ست
باران می ایستد
و
 شیره تن ات
هنوز به گستره گیتی
بانگِ دریاها
سر می دهد

Mittwoch, 6. August 2008

Wind / Wind / باد

Wind
Wind
باد
باد
باد میوزد
شاخه های درختان
پایکوبی میکنند
آسمان
آرام آرام
میگرید
و
 رودخانه 
تشنه من
گام به گام
از آب
سیرآب میشود
Poet Dichter چکامه سرا
Nima نیما